تأثیر رویکرد جامعه به خرید طلا

به گزارش اکوپرشین به نقل از تیتر یک آنلاین _ علاقه به فلز چشمنواز، گرانبهای و مفید «طلا» با نام قدیمی «زر»، از زمانی که شناخته شد در بشر به شدت نمودار بوده و چه بسیار جنگ ها و جنایت هایی که به خاطر به دست آوردن آن روی داده است. (خرید طلا)

محمد انصاری منش – مدیرمسئول هفته نامه اقتصاد و درآمد

به گزارش اکوپرشین به نقل از تیتر یک آنلاین _ علاقه به فلز چشمنواز، گرانبهای و مفید «طلا» با نام قدیمی «زر»، از زمانی که شناخته شد در بشر به شدت نمودار بوده و چه بسیار جنگ ها و جنایت هایی که به خاطر به دست آوردن آن روی داده است. (خرید طلا)

علاوه بر این، مشکلات نسخه اولیه پول‌های چوبی و چرمی و…، ناخواسته بشر را به سمت فلزاتی مانند طلا و نقره سوق داد.

این فلزات ویژگی‌های مختلفی مانند چگالی بالا و مقاومت در برابر خوردگی دارند که آن‌ها را به گزینه بهتری برای ابزار مبادله تبدیل می‌کند.

این فلزات فسادناپذیرند و از طرفی از نظر حجمی نیز جای کمتری اشغال می‌کنند. مقدار این فلزات در دنیا نیز محدود است و همین مساله یک نوع ارزش ذاتی نیز به پول‌های فلزی می‌دهد. سکه‌هایی مانند «دریک» در دوره هخامنشی و «عباسی» در دوره صفوی از جمله پول‌های فلزی مورد استفاده در ایران هستند.

در دنیا، پول‌های فلزی امکان ایجاد مبادلات بین‌المللی را فراهم کرد چرا که این نوع فلزات تقریبا در همه جای دنیا مورد پذیرش بودند. ارزش پول فلزی به عیار سکه‌ها وابسته بود. دولت‌ها سعی می‌کردند که ارزشمندی پول‌ها را از عیار آن‌ها جدا کنند اما هر ناامنی کوچک و بزرگ در جامعه باعث می‌شد که ارزش سکه‌های با عیار پایین کاهش یابد و دوباره مردم به استفاده از سکه‌های با عیار بالا روی بیاورند. ویژگی‌های اصلی پول‌های فلزی را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد.

پشتوانه پول فلزی کمیاب بودن، خواص فیزیکی و کاربرد آن‌ها است. عیار هر سکه به طور مستقیم در ارزش آن تاثیر‌گذار است.

از پول فلزی به عنوان وسیله مبادله بین‌المللی می‌توان استفاده کرد.

در نهایت با اینکه انسان می دانست که این فلزات کمیاب هستند و این محدود بودن اگرچه به عنوان پشتوانه‌ای برای پول در نظر گرفته می‌شود، اما محدودکننده گسترش تجارت است.

بنابراین نوع دیگری از پول ایجاد شد که ابتدا جابجایی آن راحت بوده و در مرحله بعد همانند پول فلزی پشتوانه مالی داشته باشد.

یعنی فلز ارزشمند «طلا» از حالت سکه ها و پول های رایج، تبدیل به پشتوانه بانکی برای شرکت ها، موسسات و دولت ها گردید.

طلا دست مردم، یاری گر دولت ها

بسیاری از ما داستان های منقول از کمک های مردم هند و یا کره جنوبی به وسیله اعطای طلاهای خانگی و شخص خود به دولت شان را شنیده ایم.

به عنوان مثال، سال ۱۹۷۷ مردم کره جنوبی در شرایطی که در آن کشور کسب و کار بی‌رونق شد، وام‌ها به تعویق افتادند، بانک‌ها ورشکست شدند، سرمایه‌گذاران خارجی حدود ۱۸ میلیارد دلار از این کشور خارج کردند و شرایط اقتصادی به شدت بحرانی شد. صدها هزار نفر نیز شغل خود را از دست دادند، به کمک دولت آمدند.

تابستان آن سال، نزدیک به ۳.۵ میلیون نفر، معادل یک‌چهارم جمعیت کره جنوبی- داوطلبانه در کمپینی شرکت کردند و به کمک کشورشان آمدند و با شعار «بیایید با جمع‌آوری طلا بر بحران واحد پول خارجی غلبه کنیم» هر فرد به طور متوسط ۶۵ گرم طلا برای نجات اقتصاد کره اهدا کرد.

در مدت دو ماه ۲.۲ میلیارد دلار جمع‌آوری شد که تمام و کمال به صندوق بین‌المللی پول تحویل داده شد. همبستگی و وطن پرستی کره‌ای‌ها باعث شد وام ۵۸ میلیارد دلاری در اوت ۲۰۰۱، یعنی ۳ سال پیش از موعد پرداخت شود.

در هندوستان و چند کشور دیگر هم این اتفاقات رخ داده که در پی آن دولت ها با کسب اعتماد مردم، طلاهای خود را به رایگان و یا به امانت به دولت دادند که با بهره گیری از آنها، اقتصاد آن کشورها متحول گردید.

افراط در علاقه به طلا

از آن سو زمان هایی هم بوده که مردم به صورت افراطی اقدام به خرید و سرمایه گذاری با خرید «طلا» کرده اند. این زمانی رخ می دهد که مردم با نگرانی از وضعیت اقتصادی حاکم، برای جلوگیری از کاهش ارزش دارای های خویش، اقدام به خرید طلا می کنند. شرایطی که در حال حاضر کشور ما کم و بیش با آن روبروست.

تأثیر خرید طلا

در کل رویکرد جامعه به خرید طلا می تواند اثرات مثبت و منفی متعددی داشته باشد که در ادامه چند نمونه آورده شده است:

تأثیر اقتصادی:

تقاضا برای طلا می تواند تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد داشته باشد، به ویژه در کشورهایی که استخراج طلا در آنها صنعت بزرگی است. قیمت طلا اغلب تحت تأثیر تقاضای جهانی است و نوسانات قیمت می تواند بر درآمد و اشتغال افراد شاغل در صنعت معدن طلا تأثیر بگذارد.

اثرات زیست محیطی:

استخراج طلا می تواند تأثیر منفی بر محیط زیست داشته باشد، به ویژه در مناطقی که عملیات معدنکاری در مقیاس بزرگ انجام می شود. استخراج معادن می تواند منجر به جنگل زدایی، فرسایش خاک و آلودگی آب شود که می تواند تأثیری پایدار بر اکوسیستم ها و جوامع محلی داشته باشد.

تأثیر اجتماعی:

تقاضا برای طلا می تواند تأثیر اجتماعی نیز داشته باشد، به ویژه در کشورهایی که استخراج طلا با نقض حقوق بشر و استثمار کارگران همراه است. استفاده از کار کودکان و سایر اشکال بهره برداری در صنعت معدن طلا یک نگرانی عمده است و مصرف کنندگانی که از این مسائل آگاه هستند ممکن است از خرید طلای تولید شده در چنین شرایطی اجتناب کنند.

تأثیر فرهنگی:

طلا اغلب به عنوان نمادی از ثروت و موقعیت در نظر گرفته می شود و استفاده از آن در جواهرات و سایر کالاهای لوکس می تواند تأثیر فرهنگی قابل توجهی داشته باشد. با این حال، تقاضا برای طلا همچنین می تواند به فرسایش فرهنگی و از بین رفتن صنایع دستی و تکنیک های سنتی کمک کند زیرا مردم جایگزین های ارزان تر و تولید انبوه را انتخاب می کنند.

به طور کلی، رویکرد جامعه به خرید طلا می تواند تأثیرات گسترده ای داشته باشد و مصرف کنندگان می توانند با انتخاب حمایت از شیوه های پایدار و مسئولانه، نقش مهمی در شکل دادن به تأثیر صنعت طلا داشته باشند.

احتکار خانگی با خرید طلا

علاوه بر این موارد فهرست وار، احتکار خانگی طلا می تواند آثار فاجعه باری بر اقتصاد بگذارد. بی شک در صورتی که سرمایه های مردم به جای خرید طلا و انباشت آن در خانه ها، وارد چرخه فعالیت های اقتصادی شود، بسیاری از مشکلات اقتصادی از جمله تورم در مسیر حل شدن قرار می گیرد.

بسیار جالب است که بدانیم سال هاست که عموم مردم و جامعه اروپایی به جای خرید فلزات و سنگ های گرانبها به خرید مصنوعات دست ساز و بدلیجات روی آورده اند تا هم از انباشت سرمایه های خود و خطراتی که ممکن است رخ بدهد جلوگیری کنند و هم سرمایه گذاری موثری در اقتصاد خود و کشورشان داشته باشند. علاوه بر اینکه خرید مصنوعات دست ساز هنری هم خود می تواند باعث تقویت کارآفرینی و اشتغال در آن مناطق باشد.

اعتماد؛ شرط همکاری مردم

به یقین بسیاری از موارد مطروحه در این مقاله را عموم مردم به خوبی می دانند، اما برای نیل به این خواسته و کسب همکاری جامعه، یک الزام بسیار ضروری وجود دارد و آن اعتماد مردم به دولت و حاکمان سیاسی و اقتصادی کشور است.

اگر دیوار اعتماد فرو بریزد، مردم نه تنها به دولت ها و بانکها کمکی نخواهند کرد، بلکه حتی از انجام تکالیف و قوانین جاری هم حتی المقدور شانه خالی خواهند کرد.

زمانی که عموم این تصور را داشته باشد که سرمایه های موجود بنا به ضعف ها و شرایط متولیان اقتصادی، هر روز بی ارزش تر شده و مانند یخ آب می شود، چگونه می توانند اعتماد کنند و دارایی های خود را به دستان آن دولت بسپارند؟!

بنابراین بی برو و برگرد، دولت ها باید اعتمادسازی کنند. حال این اعتماد سازی باید در تمام موارد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی باشد.

از گذشته های دور گفته اند: «العاقل تکفیه الاشاره»، برای عاقل یک اشاره کافی است تا آنچه باید دریابد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.