صفر تا صد برنامه جدید نفتی ایران به زبان ساده
متین کاکویی: اواخر سال 98 و اوایل سال 99، حجم پولهایی که به بازار بورس سرازیر میشد غیرقابل باور بود؛ سودهای کلان این بازار در آن روزها خیلیها را مجاب کرده بود که از زندگی کارمندی خارج شوند و برای همیشه از سود کلان بورس لذت ببرند؛ اما وقتی سونامی سقوط بورس از اواسط 99 شروع شد، سیل سرمایهگذارها از بورس راهی بازارهای دیگر مثل رمزارزها شدند که به خیالشان دخالت دولتی کمتری در آن صورت میگرفت، اما آنجا هم در این دو سال جز ضرر چیزی برای تازهکارها نداشته است. حالا اما صحبت از یک ابزار جدید است که در صورت نهایی شدن میتواند سهم خیلی زیادی در جمعآوری نقدینگی افسارگسیخته موجود در کشور داشته باشد.
نفت و بورس آشتی میکنند؟
مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران از رو به اتمام بودن فرآیند کارشناسی انتشار اوراق گواهی سپرده کالایی نفتخام خبر داده که میتواند به تغییر در مکانیزم فروش و همچنین تامین مالی گسترده صنعت نفت منتهی شود. انتشار اوراق مبتنی بر نفتخام گشایش اقتصادی گستردهای را پیشروی فروش و تامین مالی این صنعت قرار میدهد و میتوان با تهیه گواهی سپرده، نفتخام خریداری کرد و آن را تحویل گرفت. گواهی سپرده، ابزار لازم برای سرمایهگذاری در معاملات نفت با احتساب نوسان قیمتهای جهانی را در اختیار قرار میدهد. درحقیقت سرمایهگذاران وارد بازار مالی جدیدی میشوند که اینبار پشتوانهاش نفت انبار شده ایران در مخازن است.
برنامه جدید نفتی ایران چیست؟
اما برنامه جدید نفتی ایران چیست؟ محسن خجسته مهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران در این باره میگوید: “در شرکت ملی نفت ایران پیشنهاد مدل جدید فروش نفت را ارائه کردیم که فرآیند کارشناسی آن رو به اتمام است و آن هم انتشار اوراق مربوط به گواهی سپرده کالایی است که با انتشار این اوراق، بخش داخلی کشور میتواند به منظور سرمایهگذاری منابع در دسترس خود را در اختیار وزارت نفت قرار دهد. همچنین با تملک معادل نفتخام میتوان نقدینگی را متناسب با بخشی از نفتی که عرضه میکنیم، در اختیار این شرکت قرار داد و به صورت واقعی بخش مهمی از منابع مالی موردنیاز را تامین خواهیم کرد. جزئیات این طرح با تکمیل فرآیند کارشناسی به اطلاع مردم میرسد.”
گواهی سپرده کالایی چیست؟
قبل از هرچیز باید بهتر با “گواهی سپرده کالایی” آشنا شویم. گواهی سپرده چیزی شبیه به قبض انبار است که با در اختیار داشتن آن، مالک میتواند هر زمان که اراده کند، کالای خود را با استاندارد مشخص تا زمان مقرر تحویل بگیرد. این ابزار به معنی آن است که کالای استاندارد به صورت فیزیکی وجود دارد و دارنده آن، مالک کالا خواهد بود و همچنین از امکان مبادله برخوردار است. این ابزار مهم امکان برخی معاملات جدید مبتنی بر نفت را فراهم میکند که در اسلایدهای بعدی به زبان ساده به بیان جزییات آنها میپردازیم.
قراردادهای مشتقه
قراردادهای مشتقه یا همان معاملات آتی و اختیار معامله سالهاست که در بورسهای کالایی رایج است. سرمایهگذار میتواند با پرداخت بخشی از ارزش کالا تعهد تحویل در یک زمان مقرر را در اختیار بگیرد و این تعهد را به دیگری بفروشد؛ مثلا با پرداخت ۱۰درصد از ارزش کالا میدانیم که طی سهماه آینده این کالا را تحویل خواهیم گرفت و مابقی وجه را در زمان تحویل تسویه میکنیم. این در حالی است که این تعهد یا قرارداد را میتوان بارها معامله کرد و خریدار نهایی آن را تحویل میگیرد. در بازارهای جهانی نفتخام، قراردادهای مشتقه و آتی است که قیمتها را تعیین میکند.
صندوقهای کالایی نفت
ابزار دیگر، صندوقهای کالایی است که مکانیزم سادهای دارند. مثلا خریدار به جای آنکه گواهی سپرده کالایی و حتی آتی نفت خام را معامله کند، وجه موردنیاز را با خرید واحدهای صندوق در اختیار مدیر صندوق قرار میدهد تا به جای سرمایهگذار، خرید و فروش کند. صندوق کالایی مشکلاتی از قبیل خرید و نگهداری کالا، پرداخت هزینههای حملونقل، انبارداری و … را رفع کرده و سهامداران میتوانند به جای کالا، اوراق صندوق را خریداری نمایند. با خرید واحدهای صندوق کالایی، سرمایه گذار تنها مالکیت کالای مورد نظر را دارد و مسئولیت نگهداری آن را به عهده ندارد.
قرارداد سلف استاندارد موازی
ابزار سومی که میتواند بر مبنای گواهی سپرده کالایی تعریف شود، قراردادهای سلف استاندارد موازی است. قرارداد سَلَف قراردادی است که در آن عرضهکننده بخشی از دارایی پایه را به ازای بهای نقد و مطابق قرارداد به فروش میرساند تا در دوره تحویل به خریدار تسلیم کند. خریدار میتواند معادل دارایی پایه خریداری شده را در یک قرارداد سلف موازی استاندارد به فروش برساند، با این تفاوت که در قراردادهای سلف وجه معامله هماکنون پرداخت شده و کالا حداکثر سهماه دیگر تحویل میشود، ولی در سلف استاندارد موازی امکان تحویل در یکسال آینده وجود داشته و بهنسبت وضعیت بازار، سودآوری این اوراق امکان تغییر دارد.
معضلی به نام گشایش اقتصادی!
یک نگرانی برای سیاستگذاران طرح جدید نفتی، لطمهای است که طرح “گشایش اقتصادی” به دولت قبل وارد کرد. طرحی که در زمان اعلامش سروصدای زیادی به پا کرد و بعدا مشخص شد این گشایش اقتصادی، طرح پیش فروش نفت در بازار داخلی بصورت چند ساله در طرح انتشار اوراق سلف نفتی بوده است، اما در عمل شکست بزرگی برای دولت روحانی شد. دولت قبل در برنامه گشایش اقتصادی خود تلاش داشت با فروش اوراق سلف استاندارد موازی نفتخام تامین مالی کند. اگرچه در نهایت موفق نبود و این اوراق در حجم گسترده عملیاتی نشدند. اما از همه مهمتر آنکه زیرساختهای اجرایی آن آماده نبود و در نهایت به عدمموفقیت آن منتهی شد.
احتمال موفقیت ایده جدید چقدر است؟
استفاده از ابزارهای مالی در فروش نفتخام یا بهطور دقیقتر این تغییر نگرش، میتواند محرک بزرگی در مسیر تغییر و بهروزرسانی وضعیت بازار داخلی و صادراتی نفت خام ایران باشد؛ تا جایی که گفتمان جدیدی را در مسیر تولید، تامین مالی و فروش ایجاد خواهد کرد. اهمیت این تغییر بهقدری زیاد است که میتواند چیزی شبیه به انقلاب در مسیر فروش و مکانیزمهای تامین مالی صنعت نفت با محوریت تولید و عرضه داخلی و صادراتی نفتخام محسوب شود؛ اما باید دید این تغییر سیاست بزرگ در صورتی که بالاخره اجرایی شود چقدر موثر خواهد بود و از آن مهمتر چه تاثیری بر سایر بازارهای مالی کشور میگذارد.