سایپا و ایران خودرو لیدر بازار سرمایه هستند
سایپا، هلدینگی با کرسیهای محفوظ مدیریتی
سایپا، هلدینگی با کرسیهای محفوظ مدیریتی، شرکت خودروسازی سایپا در سال ۱۳۴۴ شمسی، تاسیس شد و در تیر ماه سال ۱۳۵۸ مالکیت آن در اختیار دولت قرار گرفت و دولتی شد.
به گزارش خبرانرژی: این شرکت در حدود ۶ دهه فعالیت خود، خودروهای مختلفی از قبیل ژیان، رنو ۵ و پراید تولید کرده و با اضافه شدن برخی شرکتهای خودروسازی و قطعه سازی به زیرمجموعه آن، به یک شرکت بزرگ خودروسازی ایران تبدیل شده است.
در حال حاضر، ارزش بازار شرکت ایران خودرو به عنوان یک شرکت بورسی نزدیک ۶۰ هزار میلیارد تومان است.
ارزش بازار شرکت خودروسازی سایپا نیز، الان حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان است. تقریباً توتال مارکت این دو شرکت، نزدیک ۱۰۰ هزار میلیارد تومان است.از قدیم الایام، شاید مهمترین لیدر بازار سرمایه، شرکت های خودرویی بوده و ایران خودرو و سایپا لیدر بوده اند.
در گفت و گوی با «اقتصاد خودرو» با ایمان خاک پزان کارشناس بازار سرمایه تحولات شرکت بورسی و خودروسازی سایپا و وضعیت زیاندِهی آن مورد کندوکاو قرار گرفته است.
*****
*شرکت سایپا، بعد از این که عمده سهام شرکت پارس خودرو را خرید به یکی از شرکتهای بزرگ خودرو سازی تبدیل شد و در حال حاضر یکی از دو شرکت بزرگ خودروساز ایران است.
شرکت سایپا تحولات زیادی داشته و در سال ۱۴۰۰ این شرکت به همراه زیرمجموعههایش تعداد ۹۷ هزار خودرو تولید کرده و قرار شده سایپا در سال ۱۴۰۱ تعداد ۶۵۰ هزار خودرو تولید کند.
در عین حال، سهام سایپا هم از سال ۱۳۷۴ در بورس تهران عرضه شده.
روندی که سایپا به عنوان یک شرکت بورسی طی کرده به چه صورت بوده و آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
-به طور کلی پذیرش شرکتها و عرضه کردن سهام آنها در بورس، چند شرط دارد.
اول این که یک شرکت از نظر سهامداری، باید شرکت سهامی عام باشد.
از نظر مدیریت سازمان بورس، سهامی عام بودن مهمترین شرط پذیرش یک شرکت در بورس است.
شرط دوم این است که حداقل ۳ سال صورت مالی درست داشته باشد یعنی صورت مالی آن به طور شسته و رفته و بدون اِشکال باشد.
اساساً شرکت خودروسازی سایپا بعد از شرکت ایران خودرو، بزرگترین هلدینگ خودرویی ایران است.
شرکت سایپا، از این نظر هلدینگ خودرویی است که هم خودش، خودرو تولید میکند و هم این که در قطعهسازی از طریق شرکتهای وابسته فعالیت دارد.
حدوداً ۱۰۰ شرکت وابسته به شرکت خودروسازی سایپا داریم و تعدادی از این شرکتهای زیرمجموعه در زمان مدیریت آقای بذرپاش در سایپا، تاسیس شدهاند و از آن زمان، تعداد شرکتهای زیرمجموعه سایپا، افزایش پیدا کرد. برای مثال، شرکت لیزینگ سایپا و تعدادی شرکت قطعهسازی در این دوره تاسیس شدند و همه این شرکتها زیرمجموعه شرکت اصلی سایپا بودهاند.
اگر بخواهیم در مورد محصولات سایپا صحبت کنیم، از قدیم الایام، مهمترین محصولی که سایپا داشته، گروه خودروی «ایکس ۱۰۰» بوده که شامل خانواده پراید میشد.
یک محصول جدید در سایپا متولد شد به اسم خانواده «ایکس ۲۰۰» که شامل خودروهای تیبا، ساینا، کوییک و شاهین میشود.
الان مهمترین و بیشترین تیراژی که خودروسازی سایپا دارد، همین خانواده «ایکس ۲۰۰» است.
در سال گذشته حدود ۳۰۰ هزار دستگاه، ظرفیت داشتهاند که ۲۶۰ هزار دستگاه از خانواده ایکس ۲۰۰، تولید کردهاند و تعداد ۴۰ هزار دستگاه هم مربوط به سال قبل از آن بوده است.
بنابراین، تیراژ محصولات اصلی سایپا، حدود ۳۰۰ هزار دستگاه است.
شرکت سایپا، خودروهای دیگری هم تولید میکند و وانت پراید، جزو محصولات مهم این شرکت است.
شرکت پارس خودرو، به عنوان زیر مجموعه شرکت سایپا، محصولات نسبتاً لوکس میسازد که در سالیان قبل، خودروی ماکسیما تولید میکرد و بعد خودروی مگان تولید کرد.
الان مهم ترین محصولی که شرکت پارسخودرو تولید میکند خودروهای خانواده برلیانس و خانواده رنو است.
البته اغلب این خودروها به صورت سی کی دی (قطعات منفصله وارداتی/C.K.D) تولید شده و میشوند، یعنی قطعات وارد کشور شده و در گروه سایپا مونتاژ شدهاند.
نکته مهم این است که سایپا، شرکت خودروسازی نبوده و هلدینگ خودرویی است.
میشود گفت چرخه تولید محصولات سایپا به طور کامل تحت اختیار خودش هست و در همه شرکتهای زیر مجموعه بالای ۳ سیت (کرسی) مدیریتی دارد که محفوظ است.
برای مثال، یک شرکت سایپا، قطعات داخلی موتور را تولید میکند و سایپا، سهامدار آن است یا شرکت مهندسی نصیرماشین، میخواهد گیربکس خودروی مگان تولید کند که سهامدار عمده این شرکت هم، سایپا است.
شرکت مادر، شرکت خودروسازی سایپا هست و شرکتهای زیرمجموعه آن نیز قطعات لازم برای تولید محصولات سایپا را تولید میکنند.
*در وضعیت فعلی، حالت لیدر بودن شرکت های خودرویی و مخصوصاً شرکت سایپا وجود دارد؟
-در حال حاضر، ارزش بازار شرکت ایران خودرو به عنوان یک شرکت بورسی نزدیک ۶۰ هزار میلیارد تومان است.
ارزش بازار شرکت خودروسازی سایپا نیز، الان حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان است.
تقریباً توتال مارکت این دو شرکت، نزدیک ۱۰۰ هزار میلیارد تومان است.
در سالهای اخیر، یکی از مهمترین مشکلاتی که صنعت خودروسازی ایران با آن درگیر بوده، قیمت گذاری دستوری است.
در سال ۱۴۰۰ میانگین محصولات پُر تیراژ خودرو سازی سایپا که همان خانواده «ایکس ۲۰۰» میشود حدود ۹۰ میلیون تومان بوده ولی در فصل بهار ۱۴۰۱، این میانگین به ۱۲۰ میلیون تومان رسیده است.
در حالی که الان قیمت بازار آزاد، بیش از ۳۰ تا ۴۰ درصد با قیمت درب کارخانه فاصله دارد، یعنی اگر ما بررسی کنیم قیمت تیبا، شاهین، ساینا و کوییک در بازار آزاد، حداقل ۳۰ درصد با قیمت اصلی فاصله دارند و در بعضی محصولات این فاصله به ۱۰۰ درصد هم میرسد.
به نظر من، محصولات خانواده ایکس ۲۰۰ برای سایپا و با این قیمتها زیاندِه است، یعنی اگر ما روزی و روزگاری درب خودروسازی سایپا را ببندیم و آن را تعطیل کنیم نسبت به وضعی که الان دارد بهتر است.
چرا که هر چقدر تیراژ تولید بالاتر برود، زیان محصولات سایپا بیشتر میشود.
وقتی هم تیراژ بیشتر شود زیان بیشتر میشود و شرکتهای ایران خودرو و سایپا، زیان انباشته سنگینی دارند.
بنابراین، قیمتگذاری دستوری در صنعت خودروی ایران، باعث آسیب بزرگ در شرکتهای خودروسازی شده و پیشانی این صنعت نیز شرکتهای ایران خودرو و سایپا هستند.
در مورد لیدر بودن شرکتها در بورس، باید بگویم که معمولاً در زمانهای مختلف، لیدرهای بازار ما عوض میشوند. از قدیم الایام، شاید مهم ترین لیدر بازار سرمایه، شرکتهای خودرویی بوده و ایران خودرو و سایپا لیدر بودهاند.
گاهی اوقات، ایران خودرو لیدر بوده و گاهی اوقات نیز سایپا لیدر بوده است.
الان یعنی در مرداد ۱۴۰۱ شرکت سایپا، لیدر اول بازار است و معمولاً بازارساز، بر اساس عملکرد معاملاتی خودش، لیدر را میسازد که همه بازار به سایپا نگاه کنند.
در بورس و در شش ماه گذشته، شرکت های حوزه فرآوردههای نفتی و پالایشیها مهمتر بودند ولی در حال حاضر، قطعاً سایپا مهمتر است.
*این اهمیت داشتن در بورس از چه نظر است؟
-مهم بودن یک شرکت در بورس به ۲ دلیل بوده و اول این که تاثیرگذاری نمادهای خودرویی سایپا و ایران خودرو در شاخص کل بورس، خیلی مهم است.
نکته دوم این است که ما یک شاخص دیگر در بورس داریم به نام شاخص کل هم وزن.
مهم ترین کورولیشن (همبستگی/Correlation) شاخص کل هم وزن، نماد خودرویی است.
بنابراین، وقتی نمادهای خودرویی از فاز نزولی خارج می شوند، شاخص کل هم وزن رشد کرده و کلیت بازار هم از فاز نزولی خارج میشود.
دلیل دیگر این است که پول بزرگی از فعالان بازار سرمایه، در نمادهای گروه خودرویی بورس است. وقتی که گروه خودرویی شروع به حرکت می کند، گروههای دیگر نیز رشد میکنند و یک مقدار نقدینگی این گروه به گروههای بورسی دیگر می رود.
*جنابعالی میگویید در هر دوره، لیدر بودن شرکتها اتفاق میافتد.
در حال حاضر و با توجه به زیاندِه بودن سایپا، چگونه ممکن است لیدر بودن اتفاق بیافتد یا بعداً تکرار شود؟
-الان با قاطعیت میشود گفت که لیدر بازار سرمایه، شرکتهای سایپا و ایران خودرو هستند.
به طور خاص، سایپا دو شرکت سرمایهگذاری دارد به اسم سرمایه گذاری سایپا (وساپا) و سرمایهگذاری رِنا (ورنا) دارد.
در حال حاضر، لیدر اول سایپا بوده و لیدر دوم، شرکتهای سرمایهگذاری سایپا و شرکت سرمایهگذاری رنا هستند.
در مورد شرکت سرمایهگذاری سایپا و شرکت سرمایهگذاری رنا، باید بگویم که بحث واگذاری بلوکی آنها مطرح است.
این اتفاق باعث رشد این شرکتها میشود ولی راجع به زیاندِه بودن محصولات خودروسازان باید بگویم اگر شرکتهای ایران خودرو و سایپا بالای ۵ درصد قیمت محصولات شان را بالا ببرند، وضع مالی آنها تغییر میکند.
الان ایران خودرو، یک محصول خودش را با قیمت ۱۶۰ میلیون تومان میفروشد، اما اگر ۵ درصد قیمت درب کارخانه آن بالاتر برود و آن را بالای ۱۷۵ میلیون تومان بفروشد، این شرکت از زیاندِه بودن خارج میشود.
در مورد شرکت سایپا نیز، همین طور است و اگر قیمت درب کارخانه محصولات سایپا را کمی بیش از ۵ درصد بالاتر ببریم، این شرکت می تواند از زیاندِه بودن خارج شود.
شاید این شرکتها از نظر سودسازی، طبق صورتهای مالی خودشان، زیاندِه باشند ولی اگر تیراژ بالا برود اوضاع فرق میکند.
ما دو نسبت مهم برای بررسی ارزندگی هر شرکت بورسی داریم که یک نسبت، نسبت قیمت به سود یا پی بر ای (قیمت روز سهام بر سود هر سهم- P/E) است.
یک مقیاس دیگر به صورت قیمت بر فروش (P/S) هم داریم و اگر با این دو مقیاس بخواهیم ارزندگی سهم یک شرکت را بررسی کنیم، میتوان گفت که نمادهای خودرویی، نسبت قیمت بر سود جذابی ندارند. چون اساساً این شرکتها سودی ندارند و در نتیجه زیاندِه هستند.
در حالی که هم سایپا و هم ایران خودرو، با توجه به تیراژ بالایی که دارند و با توجه به قیمتی که الان وجود دارد، نسبت قیمت به فروش جذابی دارند.
نسبتهای قیمت به فروش شرکتهای ایران خودرو و سایپا، اعداد کمتر از یک بوده و در نتیجه قیمت به فروشهای جذابی برای بازار هستند.
اگر نهاد مربوطه که بر قیمتگذاری در این شرکتها نظارت میکند، بررسی کند و بین ۵ تا ۱۰ درصد قیمت محصولات خودروسازان را بالا ببرند، این شرکتهای خودرو سازی از زیان خارج میشوند.
برای مثال، ارزش بازار نماد بورسی سایپا حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان بوده ولی کل فروش آن در سال ۱۴۰۰ در حد ۴۳ هزار میلیارد تومان بوده است.
در نتیجه نسبت قیمت به فروش آن کمتر از یک می شود و یک عدد جذاب است.
این شرکت، بیش از مارکت خودش، میفروشد.
با این حال چون زیاندِه است، طبق مقیاس ارزندگی، جزو نمادهای ارزنده نیست ولی اگر محصولات این شرکت از قیمت گذاری دستوری خارج شوند و قیمت درب کارخانه آنها ۵ درصد افزایش پیدا کند، شرکتهای سایپا و ایران خودرو از زیان خارج میشوند.
*در روز چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ قیمت هر سهم سایپا ۱۸۲ تومان بود.
اگر سهام سایپا تا حدودی جذابیت دارد چرا همچنان در محدوده کمتر از ۲۰۰ باقی مانده و به بالاتر از محدوده ۲۰۰ تومان نرفته است؟
-در بازارهای مالی، دو مفهوم مهم داریم که یک مفهوم، «ارزش» است و دیگری هم «قیمت». گاهی اوقات، ممکن است مارکت یک شرکت با توجه به ریسکهای سیستماتیک و غیر سیتماتیک، از ارزش خودش دور شود.
برای مثال، در اردیبهشت امسال یک سهامدار اصلی شرکت سایپا به نام صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد، چند روز سهام سایپا را فروخت.
البته این صندوق، حجم زیادی از سهام سایپا را نفروخت و در حد ۵۰ میلیون برگه سهام را در مدت چند روز فروخت.
به هر حال همین فروش سهام، یک ریسک بزرگ به سرمایهگذار و سهامدار بورس میدهد و در کوتاه مدت این تصور ایجاد میشود که یک سهامدار اصلی سایپا، نمیخواهد قیمت سهم سایپا بالا برود.
قطعاً کارشکنی وجود داشته و قطعاً پشت پرده اتفاقاتی افتاده که صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد، سهام سایپا را فروخته است.
فروش سهام سایپا توسط صندوق بازنشستگی فولاد، باعث فشار فروش زیادی در بازار شد.
به همین دلیل، ماهیت بازار در فشار فروش رفت و قیمت هر سهم به حدود ۱۴۵ تا ۱۵۰ تومان کاهش پیدا کرد.
نکته مهم از نگاه بازار سرمایه این است که همه گروههای بازار سرمایه یک دوره صعودی کوتاه مدت مثلاً از بهمن ۱۴۰۰ تا اردیبهشت ۱۴۰۱ را تجربه کردند و تنها گروه بورسی که صعود را تجربه نکرده، شرکتهای خودروسازی مخصوصاً سایپا و ایران خودرو بودند.
در نوسانات صعودی و رشد بورس، قیمت سایپا در گارد نزولی بزرگ بوده ولی الان با جرأت میتوان گفت که نزول قیمت سهام شرکتهای خودروسازی تمام شده و سهام این شرکتها دیگر کف قیمتی جدید تجربه نمیکنند، یعنی به نظر من، قیمت هر سهم سایپا به زیر ۱۵۰ تومان نمیرود.
البته بعد از گارد نزولی، الزامی وجود ندارد که قیمت سهام صعودی شود و شاید یک مدت نوسان کند و بعد بالا برود، اما من اعتقاد دارم سهام این شرکتها دیگر کف قیمتی جدید را تجربه نمیکنند.
معمولاً در بازار سرمایه، هیچوقت بیش از ۲ سال، گارد نزولی نداشتهایم و الان هم ظرف زمانی ۲ ساله سهام شرکتهای ایران خودرو و سایپا پُر شده.
به نظر من، شرکتهای خودروسازی به عنوان لیدر بازار، بعد از دو سال اصلاح قیمت، یک روند جدید برای خودشان شروع میکنند.
*زیان انباشته ۳ شرکت بزرگ خودروسازی ایران خودرو، سایپا و پارس خودرو در حد ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بود و در پایان سال مالی ۱۴۰۰، زیان انباشته این سه شرکت خودروساز به ۷۵ هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرد.
از طرفی، زیان انباشته شرکت سایپا حدود ۲۵ هزار میلیارد تومان بوده است.
از طرفی، در آذر ۱۴۰۰ به طور متوسط قیمت درب کارخانه ۱۸ درصد افزایش پیدا کرد ولی باز شرکتهای خودروسازی زیان دادند.
با وجود این مقدار زیان انباشته، جنابعالی چگونه میگویید اگر قیمت فروش درب کارخانه ۵ درصد افزایش پیدا کند، سایپا از زیان خارج میشود؟
-اگر قیمت محصولات خانواده ایکس ۲۰۰ شامل خودروهای تیبا، ساینا، کوییک و شاهین، در حد ۵ تا ۱۰ درصد افزایش پیدا کند، سایپا از زیان خارج نمی شود ولی حداقل زیان جدید نمیسازد.
این که زیان انباشته سایپا برطرف شود، نیاز به گذر زمان دارد و در آینده ممکن است سود شناسایی کنند.
شاید این نوع اتفاقات، در حوزه عملیات تولیدی نباشد و در حوزه صورتهای مالی باشد ولی من میگویم با افزایش قیمت ۵ تا ۱۰ درصدی قیمت درب کارخانه، دیگر سایپا حداقل زیان نمیسازد.
یک شرکت که از زیان خارج شود، قطعاً یک پتانسیل رشد قیمتی برای بازار دارد.
*در اواخر سال ۱۳۹۹، افزایش سرمایه اتفاق افتاد و سرمایه سایپا از ۳.۹ هزار میلیارد تومان به ۲۱ هزار میلیارد افزایش پیدا کرد.
این افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی بوده و شرکت سایپا با این افزایش سرمایه از شمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت در مورد ورشکسته شدن شرکتها خارج شد.
الان و بر اساس آمار موجود شرکت سایپا ۲۴ هزار میلیارد تومان زیان انباشته دارد و سرمایه آن هم ۲۱ هزار میلیارد تومان است.
ماده ۱۴۱ قانون تجارت میگوید اگر بر اثر زیانهای وارده حداقل نصف سرمایه شرکت از بین برود، مجمع عمومی فوقالعاده شرکت باید برای بقاء از طریق کاهش سرمایه یا انحلال شرکت، تشکیل جلسه بدهد.
در وضعیت فعلی، دوباره شرکت سایپا مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت شده.
در این وضعیت نهادهای متولی از قبیل سازمان بورس هیچ اقدامی انجام نمی دهند؟
-در ابتدا باید گزارش حسابرسی شرکت سایپا تهیه شود و از طرفی، سایپا در سال ۱۳۹۹ افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی انجام داده است.
در نتیجه به زودی و در کمتر از ۳ سال، نمی تواند دوباره تجدید ارزیابی دارایی انجام بدهد.
اگر قرار باشد سایپا افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی داشته باشد باید بحث آن در سال ۱۴۰۲ یا ۱۴۰۳ مطرح شود.
این شرکتهای خودروسازی تا تیرماه سال ۱۴۰۲ وقت دارند و بعد مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت میشوند.
یک سال به شرکتها وقت داده می شود و این طور نیست که یک شرکت خودروسازی مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت شود و نسبت به آن سریع واکنش نشان داده شود.
البته قطعاً سازمان بورس، به این شرکت های خودرو سازی تذکر میدهد ولی نکتهای که وجود دارد این است که ما یک استثناء در مملکت خودمان داریم.
به هر حال، بیش از ۱۰۰ هزار نفر در شرکتهای خودروسازی ایران خودرو و سایپا، کار کرده و از این محل ارتزاق میکنند.
این طور نیست که این شرکتها به مرحله انحلال برسند و این استثناءها وجود دارد.
چون این شرکتهای خودروسازی، شغلهای زیادی در کشور ما ایجاد کردهاند.