چرایی فروش نرفتن محصولات «شرکت بهمن» در اولین عرضه بورسی

دلایل و تبعات عرضه خودرو در بورس کالای ایران

به گزارش خبرانرژی به نقل از اقتصاد خودرو: در اردیبهشت ۱۴۰۱ تعدادی خودروی وانت گروه خودروسازی بهمن در بورس کالای ایران عرضه شد و قرار بر عرضه خودروهای دیگنیتی و فیدلیتی همین شرکت در بورس در قالب دومین عرضه بود که مقامات وزارت صنعت و معدن، با قاطعیت تمام، مانع عرضه دوم شده و آن را متوقف کردند.

دلایل و تبعات عرضه خودرو در بورس کالای ایران، عرضه خودرو در بورس کالا، یک راه حل پیشنهادی بوده که همواره در سال‌های اخیر مطرح شده و برخی تحلیلگران بورس و فعالان صنعت خودرو اعتقاد دارند با عرضه خودرو در بورس، نهایتاً قیمت خودرو به قیمت بازار آزاد نزدیک می‌شود و شرکت‌های خودروسازی از حوزه قیمت‌گذاری دستوری و زیان خارج خواهند شد.

به گزارش خبرانرژی به نقل از اقتصاد خودرو: در اردیبهشت ۱۴۰۱ تعدادی خودروی وانت گروه خودروسازی بهمن در بورس کالای ایران عرضه شد و قرار بر عرضه خودروهای دیگنیتی و فیدلیتی همین شرکت در بورس در قالب دومین عرضه بود که مقامات وزارت صنعت و معدن، با قاطعیت تمام، مانع عرضه دوم شده و آن را متوقف کردند.
در تحولی شگرف، مقامات وزارت صنعت و معدن در روزهای اخیر، موافق عرضه خودرو در بورس کالا شده‌اند.

بر این اساس، قرار است در ۲۶ مرداد ۱۴۰۱، عرضه خودروهای دیگنیتی و فیدلیتی شرکت خودروسازی بهمن، در بورس کالای ایران عرضه شوند.

با توجه به این که در دنیا عرضه خودرو در بورس کالا بی سابقه بوده، «اقتصاد خودرو» در گفت و گو با میثم رادپور (تحلیلگر بازارهای مالی)، موضوع عرضه خودرو در بورس کالای ایران و دلایل تغییبر دیدگاه مقامات وزارت صنعت و معدن در مورد عرضه خودرو در بورس کالا را مورد کندوکاو قرار داده است.

*****

گفت و گوی اختصاصی «اقتصاد خودرو» با میثم رادپور؛ کارشناس بازارهای مالی

*در سال‌های اخیر، چندین بار بحث عرضه خودرو در بورس کالای ایران مطرح شد.

در اردیبهشت ۱۴۰۱ اولین عرضه خودرو در بورس کالا انجام شد و تعدادی از خودروهای وانت شرکت بهمن از این طریق به فروش رفت.
عرضه خودرو در بازار کالا چگونه است و در دنیا تجربه‌ای در زمینه عرضه خودرو در بورس وجود دارد؟

-بورس‌های نقدی و آتی کالاهای اساسی، استاندارد مشخصی در دنیا دارند.

اگر بخواهیم کالاهای اساسی را دسته بندی کنیم که در بورس کالا عرضه می شوند، به طور کلی ۳ گروه کلی داریم که حامل‌های انرژی یک گروه بوده و شامل اقلامی از قبیل نفت و گاز است.

یک گروه دیگر، گروه فلزات بوده و در این نوع بورس‌ها اقلامی همچون مس و روی معامله می‌شود.

در نهایت گروه محصولات کشاورزی مطرح است و در این بورس‌ها محصولاتی از قبیل ذرت و گندم معامله می‌شود.
بزرگ‌ترین بورس‌هایی که موضوع آنها دارایی‌های غیر مالی است، بورس‌های کالاهای اساسی هستند.

در دنیا تلاش شده دارایی‌ها را در این بورس‌ها معامله کنند و استاندارد آنها مشخص است و این طور نیست که در طول زمان به سادگی این کالاها کنار گذاشته شوند.

برای مثال، فلزات و گندم همیشه وجود داشته و معاملات آنها انجام می‌شود.

حامل انرژی هم، همین طور هستند ولی در دنیا اصلاً معمول نیست که چیزی مثل ماشین را به بورس کالا بیاورند.

*فرضاً نفت و میلگرد در بورس کالا به صورت عمده و در حد زیاد عرضه می‌شوند.

به نظر شما، در بورس کالا، بحث اصلی این است که عمده فروشی اتفاق بیفتد و در حجم بالا معامله انجام شود یا نه؟

-اولاً معاملات نقدی و معاملات تحویل آتی با هم فرق می‌کنند.

حجم معاملات فیوچرز یا آتی، کوچک نیست و عموماً کسانی که به بورس‌های کالایی می‌آیند، شرکت‌ها هستند.

حجم سفارش‌های این شرکت‌ها نیز، حجم قابل اعتنایی است.

این بحث‌ها در مورد بورس کالا مطرح است ولی من نمی‌خواهم این نوع موضوعات را مطرح کنم و بگویم خودرو نمی‌تواند به بورس کالا بیاید.
بحث اصلی این است که عرضه خودرو در بورس کالا، چه مزیتی ایجاد می‌کند و چه فایده‌ای دارد.

سوال این است که الان بازار خودروی موجود کشور که شامل تعدادی شرکت خودروساز و یک تعداد متقاضی است، چه ایراد و مشکلی دارد که ما می‌خواهیم خودرو را در بورس عرضه کنیم.

*قرار بر این است که فقط یک خودرو به یک نفر در بورس کالا فروخته شود و امکان فروش بیش از یک خودرو به یک نفر وجود ندارد.

آیا چنین سازوکاری و با این نوع محدودیت، در هیچ جای دنیا وجود ندارد؟

-چنین چیزی در دنیا وجود ندارد ولی ما خیلی چیزها داریم که در هیچ جای دنیا وجود ندارد.

در دنیا، بازار متشکل ارزی وجود ندارد ولی در ایران بازار متشکل ارزی راه‌اندازی شد.

در حالی که بازار متشکل ارزی، بازار معاملات نقدی دلار است و گفتند آن را متشکل کنیم.

اساساً این نوع بازارها، متمرکز نبوده و متشکل نیستند و به همین دلیل، به آن او تی سی (خارج از بورس و بدون مکان فیزیکی مرکزی/O.T.C) می‌گویند.

حدود ۹۵ درصد بازار ارز در دنیا به صورت او تی سی است، یعنی متشکل نبوده و این طور نیست که در این زمینه، چیزی شبیه بورس داشته باشیم.
در صورتی که ما بازار نقدی غیر متشکل را به صورت بازار متشکل درآورده‌ایم.

من می فهمم که برخی مشکلات، راه‌حل‌های خاص خودشان را دارند ولی به این بهانه که چون ما مشکل خاص داریم، نمی‌شود هر ایده غیر قابل دفاعی را اجرایی کنیم.
من مطمئن هستم که بازار متشکل ارزی، هزینه‌های معاملات را بالا برده است.

چون تا پیش از این، اینطور بود که معامله توسط دو صراف یا صراف با دلال انجام می‌شد و کارها به سرعت انجام می‌شد ولی الان در قالب بازار متشکل ارزی، باید سفارش داده شود، طرف مقابل بیاید و بانک هم وارد معامله شود.

در حالی که در بازار ارز، نباید این مراحل وجود داشته باشد.

*در مورد بورس کالا گفته می‌شود وقتی یک کالا عرضه می‌شود، قیمت این کالا به سمت بالا رفتن گرایش دارد.

آیا واقعاً در بورس کالا، چنین حالتی وجود دارد و چنین اصل و اساسی هست که قیمت کالا در بورس کالا تمایل به بالا رفتن و افزایش قیمت داشته باشد؟

-از نظر تئوریک، ما پایه قوی نداریم که ورود یک جنس به بورس کالا لزوماً باعث افزایش قیمت آن شود.

سوال من این است که ما به چه منظور می‌خواهیم خودرو را در بورس کالا عرضه کنیم.

البته من می دانم که عرضه خودرو در بورس، باعث کشف قیمت می‌شود ولی ما چه چیزی کمبود داشتیم که می‌خواهیم خودرو را در بورس کالا عرضه کنیم.
در آن طرف داستان، یک بازار مساله دار وجود دارد و فروش خودرو با روش قرعه کشی انجام می‌شود.

در این روش فروش، قیمت یک خودرو در بازار آزاد مثلاً ۲۵۰ میلیون تومان بوده ولی قیمت درب کارخانه ۱۵۰ میلیون تومان است.

در وضعیت فعلی، قیمت بازار آزاد بعضی خودروها ۵۰ درصد بیش از قیمت درب کارخانه است.

الان ما می‌خواهیم خودرو را در بورس کالا عرضه کنیم که این مشکل حل شود؟

گفت و گوی اختصاصی «اقتصاد خودرو» با میثم رادپور؛ کارشناس بازارهای مالی

*آقای نجفی‌منش، رئیس انجمن صنایع همگن و قطعه‌سازان خودرو گفته بود که «نمی‌گذارند قیمت خودرو در حاشیه بازار تعیین شود و تنها راه قانونی که صنعت خودرو از مخمصه نجات پیدا کند این است که خودرو در بورس کالا عرضه شود».

این دیدگاه وجود دارد و آن هم به خاطر فرار از قیمت گذاری دولتی است.

-در سال‌های گذشته، اتفاقات زیادی در بوس کالا اتفاق افتاد و بحث فساد مطرح بود.

اتفاقاً به خاطر تمرکز معاملات خودرو در بورس کالا، فسادهای بس بزرگ‌تر رخ می‌دهد و زیرمیزی‌های بس بزرگ‌تر در بورس کالا جا به جا خواهد شد.

به دلیل این که خودروها به صورت متمرکز و تجمیع شده به بورس می‌آید و انجام تخلف، قابل برنامه‌ریزی می‌شود.
بازار خودرو یا بازارهای شبیه آن، بازارهایی هستند که انواع و اقسام مختلف کالا در آن وجود دارد و یک کالا لزوماً شبیه کالای دیگر نیست.

این بازارها، بازارهای او تی سی (خارج از بورس) خودشان را دارند.

این نوع بازارها، متشکل نیستند و ضرورت هم ندارد که متشکل باشند.

اگر شما زور بزنید که آن را متشکل کنید، اصلاً آن را خراب می کنید.

*یعنی خودرو باید توسط شرکت تولید کننده فروخته شود و نه این که در بورس کالا فروخته شود؟

-اصلاً مجموعه‌ای از بازیگران هستند که در این بازار فعالیت می‌کنند و کارشان را هم به خوبی انجام می‌دهند.

شرکت خودروساز می‌فروشد و توزیع کننده می‌خرد یا این که شرکت تولید‌کننده، به طور مستقیم می‌فروشد.
در حال حاضر، مواد غذایی چگونه به فروشگاه‌ها می‌رسد و از آنجا می‌رسد به خانه‌های مردم؟

به هر حال، یک عده از آدم‌های مختلف در این زنجیره مشغول فعالیت هستند، این بازار به خوبی کار می‌کند و کار خودش را انجام می‌دهد.

این طور نمی‌شود که هر کالا و حتی محصولی مثل خیار را هم در بورس کالا عرضه کنیم.
فقط زمانی یک بازار مفید است که کمک کند و باعث افزایش کارایی شود.

رئیس انجمن قطعه‌سازان گفته که نمی‌گذارند قیمت در حاشیه بازار تعیین شود.

سوال این است که اگر خودرو به بورس کالا بیاید، آیا می‌گذارند قیمت آن تعیین شود.

بازار خودرو، یک بازار پراکنده و گسترده بوده و غیر متشکل است.

البته من می‌دانم که شرکت‌های خودروسازی انحصار دارند ولی این بازار، بازاری نیست که مثل بازار بورس، یک بازار سازمان‌یافته، متشکل و متمرکز باشد.

معلوم است که بازار خودرو، مثل بازار بورس نیست و به همین دلیل، کنترل این نوع بازارها سخت است.
اگر قرار باشد با عرضه خودرو در بورس کالا، یک رانت به این بزرگی ایجاد شود، همان دست‌هایی که می‌توانند خارج از بورس کالا نقشه بکشند، در بورس کالا نیز نقشه می‌کشند.

ما می‌دانیم که در سال‌های گذشته، محصولات پتروشیمی زیادی را با قیمت زیر قیمت بازار عرضه کردند و آنهمه آهن آلات را دادند و رفت.
دلال به بورس کالا می‌آمد و سفارش‌های خاصی می‌داد و در نتیجه کالای بورسی مثلاً به ۵۰ شرکت تولید‌کننده نمی‌رسید.

چرا که دلال‌ها نفوذ داشتند و ما در سال‌های اخیر، شاهد تخلفات مختلف در بورس کالا بوده ایم.
دولت یا هر مجموعه یا هر فردی که مسئول این موضوع است، کاری کرده که این بازار خودرو، مساله پیدا کرده است.
مگر می‌شود شرکت تولید‌کننده، یک جنس را به قیمت ۴۰۰ میلیون تومان به ما بفروشد و بعد هم، ما این جنس را در بازار آزاد به قیمت ۶۰۰ میلیون تومان بفروشیم.

*در حال حاضر، تورم انتظاری در جامعه وجود دارد و از طرف دیگر تعداد خودروی تولید شده کمتر از تقاضای موجود است.

سرمایه سرگردان هم وجود دارد و در هر دوره به یک بازار وارد می‌شود و التهاب ایجاد می‌کند.

در بازار خودرو، تولید کمی اتفاق می‌افتد و دولت در قیمت‌گذاری آن دخالت می‌کند.

آیا مساله‌ای که ایجاد شده، به هیچ‌وجه در بورس کالا حل نمی‌شود؟

-من تصور نمی‌کنم مساله این بازار با عرضه خودرو در بورس کالا حل شود.

اگر موضوع رانت مطرح است، این رانت به بورس کالا هم درز پیدا می‌کند.

این طور نیست که مدیران بورس کالا بتوانند، این موضوع را کنترل کنند.
بحث این است که آن مساله چگونه می‌تواند در بورس کالا حل شود که الان نمی‌تواند حل شود.

رئیس انجمن قطعه‌سازان هم گفته نمی‌گذارند قیمت خودرو به قیمت بازار برسد.

من واقعاً متوجه نمی‌شوم که نمی‌گذارند یعنی چه و مگر چقدر زور دارند.
به نظر من، کسی می‌تواند نگذارد قیمت خودرو در حاشیه بازار تعیین شود که اینقدر بزرگ باشد و یک طرف یا دو طرف را کنترل کند و عرضه یا تقاضا را کنترل کند.

کسی که می‌تواند کنترل کند، چنین خاصیتی دارد و این کنترل در حد حرف نیست.

برای مثال، بانک مرکزی آمریکا، یک غول بی شاخ و دم بوده و هر چقدر بخواهد پول چاپ می‌کند.

وقتی چنین موجودی اعلام می‌کند که نرخ بهره را می‌خواهد بالا ببرد، بازار منتظر می‌ماند که بانک مرکزی آمریکا به حرفش عمل کند.

اگر بانک مرکزی آمریکا فقط حرف بزند، کارش به جایی نمی‌رسد.

بانک مرکزی آمریکا در بحران مالی سال ۲۰۰۸ میلادی، در حد ۳.۶ تریلیون دلار پول به بازار تزریق کرد.

این بانک در بحران کرونا نیز حدود ۸ تریلیون دلار تزریق کرد و اساساً این بانک، نمی‌تواند فقط حرف بزند.

در این حالت است که بازار احساس می‌کند بانک مرکزی آمریکا اثرگذار است.

آن کسی که بیرون از بورس کالا، قیمت خودرو را کنترل می کند، طبیعی است که در داخل بورس کالا هم می تواند قیمت را کنترل کند.

اگر واقعاً بحث همین است، این اتفاق در داخل بورس کالا هم می تواند رخ بدهد.

آن فردی که می‌گوید نمی‌گذارند، به ما نشان بدهد که چطور نمی گذارند.

بالاخره عرضه در اختیار او هست یا تقاضا در دست او هست و با حرف نمی شود بازار را بالا و پایین کرد.

دلایل و تبعات عَرضه خودرو در بورس کالای ایران/ چرایی فروش نرفتن محصولات «شرکت بهمن» در اولین عرضه بورسی

*در اردیبهشت امسال قرار بود ۶۰۰ دستگاه وانت کارا، به عنوان خودروهای تولیدی شرکت بهمن، در بورس کالا عرضه شوند.

در نهایت ۱۰۳ دستگاه آن در بورس فروخته شدند و به هر حال شرکت بهمن انتظار داشت که این خودروها با قیمت بالاتر از قیمت پایه فروش برود.
بالاخره متقاضی برای همه خودروها وجود نداشته و تعدادی از این خودروها با همان قیمت پایه فروخته شده.

آیا ممکن است آن تجربه اردیبهشت تکرار شود و عده زیادی در دومین عرضه، برای خرید خودرو به بورس کالا مراجعه نکنند؟

-حتماً خرید از بورس به صرفه نبوده و متقاضیان گفته‌اند از بازار می‌خرند.

این طور نیست که ما خودرو را به بورس کالا بیاوریم و از فردا همه فعالان بازار خودرو به بورس کالا بیایند.

چرا که فعالان بازار خودرو، به بورس کالا عادت ندارند و این بازار را نمی‌شناسند.
برای مدت یک سال یا دو سال، باید خودرو در بورس عرضه شود تا فعالان بازار خودرو کم کم، به بورس کالا ورود پیدا کنند.

اگر در بورس کالا، قیمت خودروهای عرضه شده مناسب بود، باید وارد بورس کالا می‌شدند و خودروهای عرضه شده را می‌خریدند.

*آیا به خاطر شناخت نداشتن از بورس کالا بوده که تعداد زیادی برای خرید وانت‌های عرضه شده به این بورس مراجعه نکرده بودند؟

-یک دلیل، همین است ولی چه کسی قیمت پایه را تعیین می‌کند.

فعالان بازار یا کسانی که می خواهند متقاضی باشند، ممکن است قیمت پایه را قبول نداشته باشند.

یک سوال این است که آن قیمت پایه بر چه اساسی تعیین شده.

مگر می‌شود قیمت یک جنس در بازار ۱۵۰ تومان باشد ولی در بورس کالا با قیمت ۱۰۰ تومان عرضه شود ولی از خرید آن کالا در بورس استقبال نشود.

قاعدتاً برای ما سوال پیش می‌آید که چرا برای خرید این کالا استقبال نشده.

یک دلیل کم بودن تقاضا می‌تواند به خاطر اصطکاک باشد و انتقال از یک بازار به بازار دیگر، سخت است، اما مساله دوم، موضوع قیمت بوده است و حتی موضوع قیمت مساله اول است.

فردی که فعال بورس کالا هست، هر کالایی بیاورند و اگر به صرفه باشد می‌خرد.

این که خودروهای عرضه شده را نخریده اند یعنی این که این عرضه، مشکل داشته است.

*در آبان ۱۴۰۰ سران قوا تصمیم گرفتند کالاهای مختلف از جمله خودرو را به ستاد تنظیم بازار کشور واگذار کنند و این موضوع هم اجرایی شد.

عرضه اولیه خودروهای وانت در بورس کالا انجام شد ولی آقای منطقی، معاون وزارت و معدن، در خرداد ۱۴۰۱ نامه‌ای به سلطانی‌نژاد مدیر عامل بورس کالا نوشت و گفت دومین عرضه در مورد خودروهای دیگنیتی و فیدلیتی، متوقف شود.
در خرداد ۱۴۰۱ عرضه خودروهای دیگنیتی و فیدلیتی در بورس کالا تعلیق شد ولی الان قرار است در ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ خودروهای دیگنیتی و فیدلیتی در بورس کالا عرضه شوند.

در حال حاضر، وزارت صنعت و معدن، با عرضه این خودروها موافق کرده است.

چطور یک بار وزارت صنعت و معدن گفته خودرو در بورس کالا عرضه نشود ولی این بار وزارت صنعت و معدن موافقت کرده که خودرو در بورس کالا عرضه شود؟

-در مورد این که چطور نظر وزارت صنعت و معدن، تغییر کرده، به الگوی تصمیم‌گیری مقامات وزارت و معدن بستگی دارد ولی خواسته یا ناخواسته، فرد تصمیم‌گیرنده، درگیر این بازی رانت شده.
در سال‌های گذشته، برخی مسئولان اقتصادی کشور اصرار داشتند که یک جنس زیر قیمت بازار، در بورس کالا عرضه شود.

البته دلال، آن جنس را می‌خرید ولی در مجموع، این که هر راه حلی را انتخاب کنیم خواه ناخواه به خاطر توزیع رانت است و هزینه‌ها را بالا می‌برد.

دلایل و تبعات عَرضه خودرو در بورس کالای ایران/ چرایی فروش نرفتن محصولات «شرکت بهمن» در اولین عرضه بورسی

*مقامات وزارت اقتصاد و سازمان بورس، به شدت موافق عرضه خودرو در بورس کالا هستند و وزیر صنعت و معدن هم به تازگی موافق عرضه خودرو در بورس کالا شده.

چرا آن مقامات به شدت موافق عرضه خودرو در بورس کالا بودند؟

-سوال این است که در بورس کالا چه اتفاقی ممکن است بیفتد که ما فکر می‌کنیم بهتر است.

از کسانی که از عرضه خودرو دفاع می‌کنند، توضیح بخواهید ولی آنها هیچ توضیحی ندارند.

این نوع مقامات، فقط می گویند بورس کالا شفاف است.

به هر حال، بازار خودرو، یک بازار غیر متشکل بوده و صدها هزار نفر در شکل‌گیری معاملات آن نقش دارند.

از طرف دیگر، این بازار چندان قابل کنترل نبود.

وقتی که شما می‌خواهید این بازار را متمرکز کنید و به بورس کالا بیاورید، به شدت بزرگ و غیر قابل کنترل می‌شود.
همین سازمان بورس، چند سال قبل بازار طلای کشور را به زمین زد.

اگر سازمان بورس موافق عرضه خودرو در بورس کالا هست، اشتباه می‌کند.

من نمی‌دانم چرا مقامات سازمان بورس، موافق هستند.

اگر مقامات سازمان بورس، دلیلی دارند برای ما توضیح بدهند و بگویند به چه دلیل عرضه خودرو در بورس کالا خوب است.

در مجموع، من اعتقاد دارم متمرکز کردن بازار خودرو، ایجاد رانت کرده و بازار را دچار مشکلات بیشتری می‌کند.

*در حال حاضر، قیمت درب کارخانه خودروی دیگنیتی که توسط شرکت بهمن مونتاژ می‌شود ۷۰۰ میلیون تومان کمتر از قیمت بازار آزاد است.

همچنین قیمت درب کارخانه خودروهای فیدلیتی ۵ نفره و ۷ نفره به ترتیب ۴۸۰ میلیون و ۵۰۸ میلیون تومان کمتر از قیمت بازار آزاد است.
الان قرار شده که شرکت بهمن، این خودروها را در بورس کالا عرضه کند. آیا این شرکت می‌تواند این خودروها را چند صد میلیون بالاتر از قیمت درب کارخانه بفروشد؟

-من نمی‌گویم این کار نشدنی است ولی این کار بستگی به ساخت بازار دارد.

حجم معاملات بورس کالا باید اینقدر بزرگ شود که تعیین کننده قیمت خودرو شود.

از آنجا که این بازار کوچک است و بیش تر از بازار غیر متشکل خودرو تاثیر می‌پذیرد، به قیمت بازار و خارج از بورس آن نگاه می‌شود.
در مورد عرضه اول خودرو در بورس کالا که خودروها با قیمت‌پایه فروش رفته‌اند، می‌توانم بگویم که ما باید ببینیم مشخصات آن عرضه چه بوده است.

من باور نمی‌کنم تعداد زیادی خودرو روی دست شرکت بهمن بماند و خودروهای عرضه شده زیر قیمت بازار عرضه شده باشند.
پس یک مشکل وجود دارد و شاید قیمت پایه عرضه خودرو بالا بوده ولی باید بگردیم و ببینیم آیا زیرساخت‌های لازم وجود نداشته یا این که قیمت پایه در حد بالایی بوده است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *