نقشه عبور از چالش کمآبی کشور
بحران کمآبی در کشور موجب شده دولت از همان ابتدای آغاز به کارش مجموعهای از اقدامها و طرحهای آبی را پیگیری و اجرایی کند.
به گزارش خبرانرژی، بحران کمآبی در کشور موجب شده دولت از همان ابتدای آغاز به کارش مجموعهای از اقدامها و طرحهای آبی را پیگیری و اجرایی کند.
درنظر داشتن و اجرای برنامههایی همچون طرح خطوط انتقال آب، تأمین آب شرب پایدار، ارتقای تأسیسات آب، طرح شیرینسازی آب و افتتاح سدهای جدید از جمله اقدامهای دولت در حوزه آب بوده است. همچنین میتوان به تشکیل شورای جهاد آبرسانی با هدف تسریع در تأمین آب مصرفی مورد نیاز مناطق روستایی و پوشش فرایند آبرسانی ۱۰ هزار روستا نیز اشاره کرد.
تلفات بالای تبخیر و سیلاب پیش از بهرهبرداری
بر همین اساس حمید سینیساز، کارشناس آب مرکز مطالعات دانشگاه تهران درباره برنامههای آبی دولت تصریح کرد: یکی از مسائل حوزه آب کشور، تغییر الگوی بارشها در کشور است که در سالهای اخیر نمونههای عینی آن را در قالب بارانهای موسمی مشاهده کردهایم .
در مجموع شاید عدد کلی بارشها نسبت به گذشته کاهش چندانی نداشته باشد؛ اما تغییر الگوی بارش باران به جای برف و همچنین کوتاهتر شدن مدت بارش از جمله تغییرات شاخص الگوهای بارشی کشور بوده است. در زمینه مدیریت منابع آب در کشور بایستی به این سمت پیش رفت که بتوان از مدلهای بارشی فعلی ذخیرهسازی بهتری داشت، زیرا اگر مدیریت منابع آبی بخواهد به همان روال سابق ادامه یابد، مسلماً منابع آب شیرین بسیاری از دست میرود.
بنابراین در حال حاضر مهمترین چالش مدیریت آب کشور نه تنها اصلاح الگوی مصرفکنندگان نیست، بلکه مربوط به کنترل تلفات بالای تبخیر و سیلاب پیش از هر گونه بهرهبرداری و استفاده است. به طور متوسط نزدیک به ۶۸درصد منابع آبی حاصل از بارندگی سالیانه کشور تبخیر میشود و حدود ۱۰درصد دیگر هم به سیلاب تبدیل میشود؛ اما در شرایط فعلی که بارشها جدیتر شده است، سهم تلفات سیلاب افزایش یافته و رقم آن حتی به بیش از ۱۰درصد و تبخیر نیز بیش از ۷۰درصد شده است.
بایستی آب حاصل از باران و بارندگیهای سیلابی را هر چه سریعتر به داخل سفرههای زیرزمینی نفوذ داد تا از تبخیر و تبدیل به سیل و در نهایت اختلاط با منابع آبی شور جلوگیری کرد. در نهایت با این کار میتوان از منابع آب نفوذ داده شده، در فصل گرما که باران آنچنانی معمولاً وجود ندارد، استفاده کرد. همچنین میتوان تا حد زیادی کسری فراوان ناشی از برداشتهای متمادی سفرههای آب زیرزمینی و فرونشست را جبران کرد. در واقع اگر رژیم مدیریتی هر چه بیشتر از مدیریت و انتقال منابع روی سطح زمین و ذخیرهسازی در دریاچهها و مخازن سدها به سمت مدیریت انتقال، مصرف و بهرهبرداری زیرسطحی و تغذیه سفرهها تغییر یابد، میتوان از نرخ بالای تلفات تبخیر کاست.
کارشناس آب مرکز مطالعات دانشگاه تهران گفت: چالش دیگر، فرسودگی بالای شبکههای به جا مانده از پیش از انقلاب و دهههای پیشین در حوزه آبرسانی است که همین موجب تلفات زیادی میشود. از سوی دیگر، مقادیر زیادی از آب به دست مصرفکننده نمیرسد و فرسودگیها تبعات منفی خود را به مردم تحمیل میکند. وزارت نیرو نیازمند بودجه سنگینی است تا فرسودگیها را برطرف کند و معمولاً نبود بودجه کافی بهانهای شده تا دولتهای مختلف به سراغ اجرای آن نروند.
طبق گزارش سال ۹۷ مرکز پژوهشهای مجلس، در شبکههای شرب شهری و روستایی به طور میانگین به ترتیب ۲۶ و ۳۲ درصد تلفات در شبکههای انتقال و توزیع وجود داشته که میزان آن در گزارش مشابه سال ۱۴۰۰ افزایش یافته است. این مسئله بیانگر این است که توان یا برنامه خاصی برای نوسازی شبکهها وجود ندارد، بنابراین وزارت نیرو باید درصدد جذب بودجه برای عملیات نوسازی باشد و همچنین بخشی از کار را به مردم یا نهادهای غیردولتی مانند شهرداریها واگذار کند. علاوه بر اینکه بایستی رویکرد غالب مدیریتی در بخش آب تغییر کند، ضرورت دارد در حوزه شبکهها نیز رویکرد تجمیع مدیریتی در بخشهای متولی اصلی در هر منطقهای پیگیری شود؛ زیرا تشتت مدیریتی سبب میشود تا امور را به یکدیگر واسپاری کنند و در نهایت دود تلف شدن آب در شبکهها به چشم مردمی میرود که این منابع به دستشان نمیرسد.
لزوم شیرینسازی آب دریا در نوار ساحلی کشور
وی همچنین درباره اقدام دولت در زمینه شورای جهاد آبرسانی ادامه داد: شورای جهاد آبرسانی گرچه متشکل از افراد دغدغهمند است؛ اما متأسفانه رویکرد مبنایی که ذکر شد(تغییر رویکرد به مدیریت زیرسطحی آب) در آن پدید نیامده است. بدین معنا که این شورا به سمت افزایش منابع آب از طریق کاهش نرخ تلفات نرفته و صرفاً از طریق منابع باقیمانده موجود است که به آبرسانی به مناطق دارای نیاز آبی شدید اقدام میکند. در حالی که بسیاری از مناطقی که اکنون به صورت جهادی به آنها آبرسانی میشود، عموماً مناطق دارای سیلابهای سنگین و بارندگیهای موسمی هستند؛ اما نسبت به از بین رفتن منابعشان توجهی نمیشود. منابع آب شیرینی که اگر در سفرهها ذخیره شود شاید حتی نیازی به آبرسانی جهادی در این مناطق نباشد و بتوان با نظام مدیریتی نیازهای آبی این مناطق را برای کل سال برطرف کرد اما متأسفانه روال گذشته همچنان باقی مانده است. در واقع ادامه روال قبلی موجب شده مناطقی که دارای میزان بارش کمی هستند، آثار منفی ناشی از هدررفت بارشها را از طریق جهاد آبرسانی جبران کنند.
سینیساز معتقد است: همچنین برنامه دولت در زمینه شیرینسازی آب دریا رویکرد مناسبی است منتها باید در نوار ساحلی کشور اجرایی شود نه اینکه به مناطق فلات مرکزی انتقال داده شود؛ زیرا انتقال منابع آب از هر جایی به جای دیگر موجب میشود بهتبع آن پدیده مهاجرت صورت بگیرد و همین مهاجرت نیز نیازهای آبی جدیدی ایجاد میکند، به خصوص که معمولاً این گونه پروژهها را برای صنایع بسیار آببر و دارای درآمدهای ارزی و جذابیتهای اشتغالزایی انجام میدهند. بسیاری از پروژههای انتقال آب برای تأمین نیاز آب شرب تصویب نمیشود بلکه برای صنایع معدنی صورت میگیرد. در واقع صنایع معدنی جذابیتهای شغلی خوبی برای مردمی ایجاد میکند که در منطقه ساحلی از بیکاری مفرط رنج میبرند و افراد با هدف دستیابی به این گونه مشاغل به سمت مقصد انتقال آب مهاجرت میکنند؛ بنابراین بارگذاری جدید جمعیتی که چنین پروژههایی ایجاد میکنند در واقع مشکلات را افزایش میدهد. این مسئله حتی با مبانی عدالت اجتماعی نیز سازگار نیست که وقتی مردمان مناطق نوار ساحلی همچنان دچار مشکلات آبی هستند و منابع زیادی از دریا ندارند، آب را از جلو چشم آنها به مناطق دورتر انتقال داد و طرحهای شرب یا صنعتی آبرسانی داشت.