شیرینسازی پتروشیمی میانکاله سالانه 2250 میلیارد تومان آب میخورد
این روزها از پیامدهای تغییر کاربری 90 هکتار از مراتع دارای طرح مصوب مرتعداری برای ساخت مجتمع پتروشیمی امیرآباد (میانکاله)، تخلیه سالانه دستکم 300 هزار تن نمک تأسیسات آبشیرینکن مجتمع پتروشیمی به کاسپین، گمانهزنی درباره توزیع رانت و فساد بانکی ابربدهکاران پشت این هیولای صنعتی، آوارگی دامداران منطقه، توهین، افترا و تهمتها به جامعه مدنی از سوی مثلت استاندار مازندران – نماینده بهشهر – برخی سیاسیون و بسیاری موارد دیگر زیاد گفته و نوشته میشود، اما با اینکه از پیامدهای زیستمحیطی و آثار و پیامدهای این طرح زیاد گفته شده همچنان ناگفتههایی بسیار، هم در بخش پیامدهای زیستمحیطی و هم در بخش پیامدهای مالی و اقتصادی و دیگر پیامدهای جانبی این طرح مانده است.
به گزارش خبر انرژی، پیشتر به این نکته تأکید داشتم که پیامدهای زیستمحیطی احداث این مجتمع پتروشیمی صرفاً متوجه تالاب و پناهگاه حیاتوحش میانکاله نیست، چرا که تولید سالانه 25 میلیون مترمکعب آب شیرین با استفاده از تأسیسات آبشیرینکن مستقر شده در ساحل کاسپین از یکسو و احداث خط لوله 200 کیلومتری انتقال پروپیلن تولیدی این مجتمع به آن سوی البرز که لاجرم باید با شکافتن کوه و پاکتراشی بخشی از جنگلهای هیرکانی انجام شود از سویی دیگر، هر یک پیامدهای جبرانناپذیری را بر گرده دو بنیان شکلدهنده زیستبوم نیمه شمالی ایران یعنی دریاچه کاسپین و جنگلهای هیرکانی منطقه تحمیل خواهند کرد.
خوشبختانه در نامه شماره 267/300/1401 مورخ 17/01/1401 معاونت محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست خطاب به مدیرعامل شرکت پتروشیمی امیرآباد(میانکاله)، موضوع «ارزیابی توان اکولوژیک برای بارگذاری واحدهای آبشیرینکن» و همچنین «بررسی اثرات تجمعی آبشیرینکن بر مناطق تحت مدیریت سازمان و اکوسیستم دریا» مورد تأکید قرار گرفته است.
اما یکی دیگر از مواردی که در هنگامه پرآشوب کشمکشها برای جلوگیری از ساخت مجتمع پتروشیمی امیرآباد (میانکاله) باید مورد توجه قرار گیرد، موضوع مقدار برق مصرفی تأسیسات اصلی مجتمع و تأسیسات آبشیرینکن، قیمت برق مصرفی، قیمت آب شیرین تولید شده و البته مقدار CO2 تولیدی به عنوان محصول فرعی در فرایند تولید برق و پیامدهای زیستمحیطی ناشی از آن است.
براساس برآوردهای انجام شده، «در فاز بهرهبرداری مجتمع پتروشیمی امیرآباد (میانکاله)، برق مورد نیاز مجموعه سالانه نزدیک به 90 مگاوات و مصرف انرژی برق سالانه آن نزدیک به 680 هزارمگاوات – ساعت پیشبینی میشود.» (ارزیابی اثراث زیستمحیطی پتروشیمی امیرآباد مازندران، 1399) به بیان مشخص، برق مصرفی تأسیسات مجتمع پتروشیمی امیرآباد (میانکاله)، 6.6 برابر کل ظرفیت تولید برق نیروگاه برق آبی سد شهید رجایی در منطقه سلیمان تنگهساری است. البته این، همه برق مصرفی این مجتمع نیست چرا که تأسیسات آبشیرینکن مستقر شده در ساحل به همراه تلمبهخانههای مورد نیاز برای تولید و انتقال آب شیرین از فاصله 10 کیلومتری ساحل کاسپین به محل احداث این مجتمع در مراتع حسینآباد نیز خود نیازمند مصرف برق است. اگرچه در متن مطالعات و گزارشهای منتشر شده، اشارهای به برق مصرفی تأسیسات آبشیرینکن نشده ولی میتوان بر اساس شاخصهای بینالمللی، مقدار برق مصرفی این تأسیسات را نیز محاسبه کرد. شاخصهای بینالمللی بیانگر این است که شیرینسازی هر مترمکعب آب دریا نیازمند مصرف 3.4 کیلووات برق است و این یعنی اینکه تولید سالانه 25 میلیون مترمکعب آب شیرین برای مصرف در مجتمع پتروشیمی امیرآباد (میانکاله)، نیازمند مصرف سالانه 11.2 مگاوات برق و 85 هزار مگاوات – ساعت انرژی است. همچنین با توجه به هزینه معادل 3 دلار برای شیرینسازی هر مترمکعب آب شور دریا، مبلغی بالغ بر 75 میلیون دلار(نزدیک به 2250 میلیارد تومان)، تنها برای تولید این حجم آب شیرین مورد نیاز است. آب شیرینی که نماینده بهشهر وعده داده که حتی مازاد آن را میتوان در اختیار کشاورزان منطقه نیز قرار داد یا حتی بخشی از آن را به داخل تالاب میانکاله هدایت کرد!
مجموع برق مصرفی تأسیسات پتروشیمی و تأسیسات آبشیرینکن به همراه سایر بارگذاریهای انجام شده در منطقه از جمله ابرپروژه شیرینسازی و انتقال آب کاسپین به فلات مرکزی ایران با برق مصرفی معادل 448.8 مگاوات (گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، 1395)، به همراه برقی مصرفی خط انتقال 62 کیلومتری آب از سد فینسک به شهر سمنان به مقدار 4.8 مگاوات و معادل 42 هزار مگاوات – ساعت انرژی برق (گزارش ارزیابی طرح سد فینسک، 1393)، بیانگر بارگذاری مصرف 554.8 مگاواتی برق در منطقه است که این رقم نزدیک به 41 برابر ظرفیت تولید برق سد شهید رجایی است. این بارگذاریهای مازاد بر توان تولید برق کشور از آنجایی که بر اساس پیشبینیهای انجام شده تا سال 1405 با بیش از 75 هزار مگاوات کسری برق مواجه خواهیم بود، بسیار نگران کننده است. آنچه که مشخص است اجرای پروژههای عمرانی فاقد مجوزهای زیستمحیطی و همچنین فاقد توجیه اقتصادی و مالی که بعضاً در مغایرت با منافع ملی کشور قرار دارد، پیامدهای زیانباری همانند تحمیل فشار مضاعف بر ساختار نیروگاهی و خطوط انتقال فرسوده برق کشور نیز داشته که به دلایلی که بیان آن در این نوشتار نمیگنجد، هرگز مورد بررسی و واکاوی قرار نمیگیرد.
افزایش بارگذاریهای صنعتی در منطقه تنها به افزایش برق مصرفی و در پی آن افزایش فشار بر زیرساختهای نیروگاهی کشور ختم نمیشود. تولید برق در نیروگاهها مستلزم مصرف سوخت فسیلی است و با لحاظ کردن این شاخص که در برابر تولید یک کیلووات ساعت برق چیزی معادل 817 گرم گاز دیاکسیدکربن تولید میشود میتوان دریافت که اجرای پروژه پتروشیمی امیرآباد (میانکاله)، شیرینسازی و انتقال آب کاسپین و همچنین انتقال آب سد فینسک، سهم ایران در تولید گاز گلخانهای دیاکسیدکربن را بهشدت افزایش میدهد. این مسأله بویژه با توجه به اینکه «یکسوم سهم انتشار گاز گلخانهای دیاکسیدکربن را بخش نیروگاهی ایران در اختیار داشته» (صادقی و همکاران، 1393)، اهمیت مییابد. همچنین بررسیهای انجام شده بیانگر این است که؛ «ایران در سال 2011 معادل 520 میلیون تن دیاکسیدکربن تولید کرده که در این عملکرد در گروه 10 کشور نخست دنیا قرار دارد.»
حنیف رضا گلزار/ کارشناس ارشد خاک و آب