علی‌آبادی وزیر نیرو دولت رئیسی می‌شود؟

با آغاز به کار رسمی دولت سیزدهم، گمانه زنی ها درباره کابینه دولت رئیسی به اوج خود رسیده است، اما یکی از نامهایی که در خیلی از این گمانه زنی ها مشترک است، عباس علی آبادی، معاون سابق وزارت نیرو و مدیرعامل کنونی گروه مپناست که شانس زیادی برای معرفی به مجلس به عنوان وزیر نیرو پیشنهادی دارد.

به گزارش خبرانرژی، وزارت نیرو از بدو انقلاب تاکنون ۱۰ وزیر را به خود دیده است که هر کدام نقاط ضعف و قوت مربوط به خود را داشته اند. اکنون که در آستانه انتخاب یازدهمین وزیر نیرو هستیم آنالیز وزرای سابق و ارائه شاخص برای وزیر منتخب بسیار کارساز است. در حال حاضر گزینه اصلی وزارت نیروی دولت سیزدهم، عباس علی آبادی مدیر عامل فعلی گروه مپنا و معاون سابق وزیر نیرو است.

در یادداشتی از سوی مجمع پیشگامان پیشرفت و عدالت صنعت آب و برق از سوی متخصصان صنعت برق ولایی، گزینه اول وزیر نیروی دولت رئیسی، عباس علی آبادی، مدیر عامل فعلی گروه مپنا و گزینه دوم حمید چیت چیان وزیر اسبق نیرو حسب اولویت‌های تعریف شده نظام جمهوری اسلامی معرفی شده اند.
وزارت نیرو یکی از ارکان مهم تامین منابع در ایران بوده که خروجی آن پیشران توسعه کشور و موثر بر بهبود GDP است. آب، برق، گاز و مشتقات نفتی تاثیرگذار بر امنیت ملی نیز هستند و باید مدیریت این عناصر حتما ذیل یک نهاد راهبردی نظارت و تعیین مسیر گردند که اکنون شورای عالی انرژی بخشی از این وظایف را عهده دار است.وزارت نیرو یا وزارت آب و برق قدیم که از ۲۶ اسفند سال ۱۳۴۲ شروع بکار کرد، با هدف مدیریت منابع آب، برق و انرژی سازمان یافت که البته با توجه به اثرات موثر بر تامین نیاز‌های مردم، در توسعه تکنولوژی، صادرات خدمات مهندسی و محصولات نیروگاهی بسیار تاثیرگذار و موفق نیز بوده است.

وظایف سنگین وزارت نیرو و نیاز به چابک سازی آن سبب شد تا با تصویب لایحه قانونی در ارتباط با تغییرات وظایف وزارت نیرو در ۲۱ تیر ۱۳۵۹ بخشی از وظایف آن به نهاد‌های دیگر واگذار شد، برای نمونه تامین و توزیع آب آشامیدنی شهر‌ها به استانداری و شهرداری‌ها انتقال یافت و اداره‌های آبیاری و تشکیلات آن به وزارت کشاورزی و عمران روستایی واگذار شد.

سند چشم‌انداز و برنامه راهبردی بلند مدت وزارت نیرو نیز پس از ابلاغ سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴ از طرف حضرت آیت الله خامنه‌ای مقام معظم رهبری، توسط وزارت نیرو تهیه و اکنون راهبرد دستیابی به اهداف سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران است.
تعیین سیاست انرژی کشور، هماهنگ سازی برنامه‌های موسساتی مربوط به تولید، بهره‌برداری، انتقال و توزیع انرژی، نظارت بر چگونگی استفاده از انواع انرژی و تعیین و تصویب نوع مصرف و نرخ انواع انرژی در داخل، نظارت بر روند استفاده از مواد انرژی‌زا به صورت مواد اولیه در صنایع، تعیین مقررات و صدور دستورالعمل‌های لازم برای حُسن انجام امور مربوط به تولید و انتقال و توزیع و مصرف انرژی در کشور، ارتباط و مبادله اطلاعات و همکاری‌های علمی، فنی، صنعتی و بازرگانی با کشور‌ها و موسسات خارجی در زمینه انواع انرژی، تهیه و اجرای طرح‌های لازم در زمینه احداث نیروگاه‌های تولید برق و ایجاد شبکه‌های انتقال، توزیع برق و تاسیسات شیرین کردن آب شور و اداره بهره‌برداری از آن‌ها به وسیله سازمان‌ها و شرکت‌های وابسته و تابع وزارت نیرو از وظایف وزارت نیرو به شمار می‌رود.انجام دادن مطالعات به منظور شناخت مشخصات منابع آب کشور همچون سطحی و زیرزمینی برای تهیه برنامه‌های چگونگی بهره‌برداری از آن‌ها و تهیه طرح‌های جامع باتوجه به سیاست‌ها و برنامه‌های استفاده از سرزمین، انجام دادن مطالعات تفصیلی برای توسعه بهره‌برداری از منابع آب زیرزمینی و مهار کردن آب‌های سطحی به منظور احداث تاسیسات موردنیاز و تهیه طرح‌های اجرایی، احداث تاسیسات مربوط به آب و بهره برداری از آنها، کنترل بهره‌برداری از منابع آب و اجرای قانون آب و چگونگی ملی شدن آن، انجام دادن تحقیقات لازم درباره مسایل آب و به کار بردن روش‌های جدید علمی و فنی برای بهره‌وری بیشتر و بهتر منابع آب، تهیه و تنظیم اجرای برنامه‌های آموزشی به منظور تربیت نیروی انسانی مورد نیاز و تهیه و تدارک و ساخت وسائل و لوازم ماشین‌آلات مربوط به امر تولید و انتقال و توزیع آب و برق از دیگر وظایف این وزارتخانه بزرگ محسوب می‌شود.

به منظور شناخت کافی از راهبردها، اقدامات، چالش ها، عملکرد و میزان اثربخشی؛ کارنامه کاری وزیران نیرو در دولتهای مختلف جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در زیر بررسی می‌شود.

عباس تاج کاشانی (۱۳۵۷ تا ۱۳۵۸)
نخستین وزیر نیرو پس از انقلاب متولد کاشان و پرسابقه که در دولت موقت مشغول بخدمت بوده است. وی یکی از بنیان‌گذاران انجمن اسلامی مهندسین در ١٣٣٦ بود که کمتر از یک سال عهده دار این مسوولیت بود و کوتاه بودن دوره، با دستاورد چشمگیری همراه نبود. وی بعد‌ها به‌عنوان معاون برخی از وزیران نیز در حوزه انرژی به فعالیت پرداخت.

شهید حسن عباسپور تهرانی‌فرد (۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰)
متولد ۱۳۲۳ تهران و هنگامی که شورای انقلاب در ۱۳۵۸ پس از استعفای دولت موقت او را برای وزارت نیرو انتخاب کرد، ۳۵ ساله بود. مدیریت کارآمد و جهادی او در وزارت نیرو سبب تحول در این نهاد شد. او استاد دانشکده مهندسی برق دانشگاه تهران بود و در رشته الکترومکانیک دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکتری برنامه‌ریزی و مدیریت سیستم‌های انرژی از لندن بود. این وزیر نیرو در مدت کوتاه مسوولیت خویش توانست روند خوداتکایی در وزارت نیرو را پایه گذاری کند و اینگونه دیگر وزیران مسیر او را ادامه دادند.

از دستاورد‌های وی در ۹ ماه دوره تصدی بر این وزارتخانه می‌توان به تشکیل دانشگاه صنعت آب و برق اشاره داشت. همچنین این وزیر موفق شد با رشد ۷.۶ درصدی انرژی تولید شده نیروگاه‌ها را به ۱۵۵.۵ میلیون کیلووات در ساعت برساند که دستاورد قابل توجهی برای سال ۱۳۵۹ به شمار می‌رفت. او با بمب‌گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی در تیر ١٣٦٠ توسط منافقین به شهادت رسید.حسن غفوری‌فرد (۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴)
غفوری فرد عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی دارای مدرک دکتری فیزیک ذرات هسته‌ای از دانشگاه کانزاس آمریکا است. وی در ۳۸ سالگی به سمت وزیر نیرو منصوب شد. وی چالش‌هایی با سازمان برنامه و بودجه داشت و عامل ناکامی خویش را عدم تخصیص بودجه می‌دانست.

محمدتقی بانکی (۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶)
متولد تهران و چهارمین وزیر نیرو که دارای دکترای مهندسی عمران و مدیریت ساخت از دانشگاه میسوری آمریکا وعضو هیات علمی دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست دانشگاه صنعتی امیرکبیر بود. او در ۳۹ سالگی وزیر شد و با وجود آن که بودجه مورد نیاز طرح‌های مختلف را داشت، اما در این دوره وزارت نیرو شاهد تحول قابل توجهی نبودیم.

بیژن نامدار زنگنه (۱۳۶۷ تا ۱۳۷۶)
او متولد ۱۳۳۱ کرمانشاه و کارشناسی ارشد مهندسی عمران از دانشگاه تهران و از ۱۳۵۶ عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی بوده است که در سال ۱۳۸۵ بازنشسته شد. او وزیر این وزارتخانه در زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری برای یک سال و دولت آقای هاشمی برای هشت سال بود و بعد‌ها وزیر نفت دول یازدهم و دوازدهم شد.

او در ساختار سازمانی وزارت نیرو در دوره فعالیت خویش تغییر و تحول ایجاد کرد. وی بنا به دستور دولت و براساس راهبرد نظام جمهوری اسلامی مبنی بر انتقال دانش فنی و تکنولوژی در خرید‌های کلان نیروگاهی، مامور تشکیل گروه مپنا در ۱۳۷۱ شد که امروزه درصد بالایی از ظرفیت نصب شده نیروگاهی ایران را به خود اختصاص داده است.

وی خصوصی سازی را بدون ضابطه شروع کرد که سنگ بنای آن عامل فروش اموال دولتی به بخش خصوصی فاقد اهلیت بود که امروزه اکثر آن شرکت‌ها یا براساس ماده ۴۲ قانون تجارت منحل و پرسنل آن بیکار شده اند و یا اینکه این شرکت‌ها اکنون بار دوش دولت‌ها هستند و زیان ده. لازم به توضیح است که غالب مالک نیروگاه‌های واگذار شده به بخش خصوصی امروز، از مدیران دوران ایشان است.حبیب‌الله بیطرف (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴)
بیطرف متولد سال ۱۳۳۵ یزد است. او عضو سابق سپاه پاسداران است و تسخیرکننده لانه جاسوسی در سال ۱۳۵۸ است که در ۴۱ سالگی وزیر نیرو شد. او بیشتر سیاست‌مدار است تا مدرس دانشگاه و مدیر ارشد اجرایی، وی دانش‌آموخته کارشناسی ارشد مهندسی عمران از دانشکده فنی دانشگاه تهران است و ریاست سازمان نظام مهندسی تهران را نیز در سوابق خود دارد.

وی وزیر نیرو دولت‌های هفتم و هشتم بود که از دوران وزارت وی بنا به تکلیف به ایشان از طرف نظام جمهوری اسلامی مبنی بر مدیریت منابع آب و کنترل آب‌های سطحی، سدسازی سرعت گرفت؛ هرچند که مکان یابی و مطالعات مرتبط قبلا انجام شد، اما تغییر مکان نصب و احداث سد گتوند از چالشی‌ترین اقدامات وی بود که اثرات سوء آن هنوز مشهود است.
عدم ایجاد زیرساخت توزیع آب پایین دست سد‌ها و همچنین عدم ظرفیت سازی برای تولید مواد اولیه کارخانجات مپنا، عدم برنامه ریزی، مکانیابی و تهیه طرح جامع نیروگاهی کشور اسباب انحراف مسیر وزارت نیرو در حوزه برق از برنامه‌های راهبردی، شد. وی سدسازی کرد، اما سیستم‌های لازم را برای بهره برداری از سد‌ها ایجاد نکرد که اسباب بهره برداری سنتی از سد‌ها شد. این در حالی است که می‌بایست با بهره گیری از سیستم‌های هوش مصنوعی ابتدا نرم افزار‌ها و سیستم‌های مرتبط و قبل از بهره برداری سد‌ها تهیه می‌شدند. عدم ایجاد این سیستم‌ها تاکنون، باعث مشکلات بی آبی امروز خوزستان‌ها است. بدلایل فوق ایشان نتوانست برای وزارت نیرو در دولت دوازدهم از مجلس رای اعتماد بگیرد. او از اطلاع رسانی و فرهنگ سازی مصرف بسیار سخن می‌گفت، اما در این راه توفیقی نداشت.در زمان این وزیر نیرو که نه از تحریم خبری بود و نه مشکلات مالی برای کشور مطرح، متاسفانه وزارت نیرو از برنامه‌های چشم انداز توسعه نظام عقب‌تر بود. بطوریکه ظرفیت نیروگاهی کشور با رشد متوسط سالیانه ۴.۷ درصدی همراه شد و طول خطوط انتقال و فوق توزیع ۳.۵ درصد رشد و ظرفیت ترانس‌های توزیع به ۶.۵ درصد افزایش یافت.

برخورداری تنها ۱۰ میلیون از جمعیت شهری و هشت هزار و ۸۰۰ روستا از آب سالم و پایدار، افزایش ظرفیت سه هزار میلیون متر مکعبی ظرفیت تامین آب، اضافه شدن ۱۸ هزار مگاوات به ظرفیت تولید برق و … بخشی از دستاورد‌های هشت ساله او در وزارت نیرو محسوب می‌شود که با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی و هیجان رشد کشور، کافی نیست. چرا که اگر در دولت ایشان در حوزه انرژی‌های تجدپذیر خورشیدی برنامه ریزی می‌شد اکنون این مشکلات نبود. وی مدتی زیاد رییس نظام مهندسی تهران بود و انجا نیز نتواست بر استفاده از مولد‌های خودتامین خانگی و توسعه واحد‌های تولید خورشیدی همت گمارد.

وی حتی برمدیریت آب قنات‌ها و چاه‌های مناطق خشک، مدیریت آب‌های مرزی و منابع آب مشترک و نیز سفره‌های زیرزمینی آب ناموفق بود. در زمان وی اختلاف‌های وزارتخانه نفت و نیرو بر سر تحویل سوخت نیروگاه‌ها افزایش یافت.او از طرف حسن روحانی رییس جمهوری به منظور تصدی وزارت نیرو در دولت دوازدهم به مجلس شورای اسلامی معرفی شد، اما از نمایندگان مجلس بخاطر تنش‌های آبی و سیاست‌های ناکارآمد مرتبط با آب رای اعتماد نگرفت.

سیدپرویز فتاح (۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸)
فتاح متولد ۱۳۴۰ ارومیه است، برخی‌ها او را کم حاشیه‌ترین وزیر اقتصادی دولت نهم می‌دانند و در شرایطی که وزیران این دوره یکی پس از دیگری تغییر می‌کردند، فتاح که در هنگام انتخاب به این سمت ۴۴ ساله بود، توانست چهار سال مدیریت نیرو را در آرامش سپری کند. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد صنایع از دانشگاه امیرکبیر است.

کمبود منابع مالی وزارت نیرو در زمان مدیریت وی در سالیان گذشته بی سابقه بود. همین امر توقف بسیاری از طرح‌های آبی و برقی را به همراه داشت، اما رفتار او با مردم و دولت باعث کاهش حجم انتقادات شد. فتاح دلایل افزایش بدهی‌های وزارت نیرو را عدم واریز کامل منابع حاصل از وصول قبوض برق عنوان کرده است. وزارت نیرو تمامی اعتبارات خود را جذب پروژه‌های مختلف کرد و حتی فراتر از مصوبات کار در سطح این وزارتخانه انجام شد.

سوابق اجرایی فتاح به حضور در عرصه‌های مختلفی همچون مسوول ستاد نیرو‌های سازمان ملل در ایران در ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۰، مدیر امور قراردادی طرح‌های عمرانی در امور سازندگی به مدت سه سال و عقد قرارداد‌های پروژه ملی در سطح کشور، قائم‌مقام شرکت مهندس سپاسد و معاون فنی ١١ سال، مدیر پروژه سد‌های کرخه و گتوند چهار سال، مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه و ریاست کمیته امداد باز می‌گردد.

نام او به دلیل اخذ تصمیم ناگهانی درباره تولید حداکثری برق در زمستان ۱۳۸۵ و به دنبال آن قطعی گسترده برق در تابستان ۱۳۸۶ مطرح شد، اما او در برابر انتقادات ایستاد و در نهایت خشکسالی در مقام اتهام مشکلات صنعت برق کشور قرار گرفت.
مجید نامجو (۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲)
او متولد کرمان در سال ۱۳۴۱ است. وزیر نیروی دولت دوم محمود احمدی‌نژاد بود و کارشناس ارشد مهندسی عمران در رشته سازه‌های هیدرولیکی از دانشگاه شهید باهنر کرمان محسوب می‌شود. نامجو در زمان انتخاب کابینه دهم ۴۴ ساله و به عنوان مدیرعامل شرکت آب و فاضلات کشور مشغول به کار بود که در این زمان احمدی نژاد، او را به عنوان سرپرست وزارت نیرو برگزید تا آنکه پس از سه ماه وی را به عنوان وزیر به مجلس معرفی کرد و پس از رای اعتماد به عنوان وزیر نیرو بر این مسند تکیه زد.

او نخستین وزیر نیرویی بود که یک بار استیضاح شد و با یک رای تفاوت بر وزارت باقی ماند. همچنین نامجو برای دومین بار هم تا مرز استیضاح پیش رفت، اما این موضوع منتفی شد. از جمله محور‌های استیضاح وی می‌توان به «فقدان مدیریت و برنامه‌ریزی برای تصدی این وزارتخانه»، «عدم رعایت عدالت و اقدامات تبعیض‌آمیز در مناطق مختلف»، «طولانی شدن اجرای مصوبات دولت و تعهدات وزارت نیرو»، «فقدان برنامه ریزی و اولویت بندی طرح‌های آبرسانی و تأمین برق»، «طولانی شدن اجرای پروژه سد‌ها و آبرسانی»، «تضاد درون وزارتخانه» و «عدم اجرای تعهدات داده شده» اشاره داشت.

در زمان مدیریت نامجو شاهد پیشرفت‌های زیادی در عرصه مدیریت بخش برق کشور بوده ایم، اما ناکامی‌ها در بخش آب کشور ادامه داشت.

سوابق اجرایی او شامل عضو پایه یکم سازمان نظام مهندسی ساختمان، عضویت در سپاه پاسداران در سمت‌های نظامی، مدیر پروژه و رییس کارگاه طرح‌های عمرانی قرارگاه سازندگی سپاه، فرمانده مهندسی لشکر ٤١ ثارالله، مدیرعامل مؤسسه سازندگی ثارالله، معاون عمران قرارگاه سازندگی کربلا، معاون عمران قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا (ص)، عضو شورای شهر کرمان در دوره دوم و رئیس کمیسیون فنی و مهندسی شورا، معاون وزیر نیرو و مدیرعامل و رئیس هیات‌مدیره شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور داشت.

حمید چیت‌چیان (۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶)
او متولد ۱۳۳۶ تبریز است که در ۵۶ سالگی وزرات نیرو را بر عهده گرفت. وزیر نیروی دولت یازدهم دارای مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک از دانشگاه امیرکبیر و کارشناسی ارشد مدیریت دولتی از مرکز آموزش مدیریت دولتی، کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه صنعتی امیرکبیر و مدرک دانشوری مهندسی صنایع از دانشگاه تربیت مدرس بود.

وی مؤسسه تحقیقات و آموزش مدیریت وزارت نیرو را پایه گذاری کرد و در تاسیس مرکز مطالعات انرژی ایران، سازمان انرژی‌های نو ایران (سانا)، سازمان بهره وری انرژی ایران (سابا)، مرکز اطلاعات انرژی ایران و آزمایشگاه ملی صرفه جویی انرژی ایران موثر بود.

او در اوایل شروع به کار با موضوع کم آبی اصفهان و چالش دریاچه ارومیه روبرو بود و سکان هدایت وزارتخانه‌ای را بر عهده داشت که با وضعیت نابسامان دولت گذشته، بدهی‌های سنگین و طرح‌های عمرانی دیر بازده دست و پنجه نرم می‌کرد. همچنین موضوع ریزگرد‌های خوزستان و معضل قطعی آب و برق این استان از جمله مشکلات اصلی وزیر دولت یازدهم به شمار می‌رفت که به زیبایی آن را مدیریت کرد.

همه معتقد هستند که وزارت نیرو از موفق‌ترین بخش‌های کشور در دولت یازدهم محسوب می‌شد. دستاورد‌های این حوزه شامل برخورداری تمام روستا‌های بالای ۱۰ خانوار از روشنایی، تامین برق ۱۱۷ روستا با انرژی خورشیدی و بهره‌مندی ۴۰ کشور دنیا از خدمات آب و برق ایران است. در این زمان تمرکز بر استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر بسیار پیگیری شد بطوریکه به سبب اهمیت آن معاون وزیر نیرو و رییس ساتبا ایجاد گردید.

اقدامات وی شامل انعقاد قرارداد ساخت ۶ هزار مگاوات نیروگاه در ایران با شرکت ترکیه‌ای، کاهش تعرفه خرید تضمینی برق تجدید پذیر، تفاهم‌نامه احداث پنج هزار مگاوات نیروگاه سیکل ترکیبی با شرکت مپنا، افزایش تخصیص گاز به نیروگاه‌ها، اصلاح قیمت‌های آب مشترکین بر مبنای الگوی پلکانی-افزایشی و امضای توافق‌نامه افزایش صادرات برق به پاکستان می‌شود.

او عهده دار مقام‌هایی همچون نمایندگی دور سوم مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه تبریز، عضویت در هیات‌مدیره شرکت توانیر از ١٣٧١ تا ١٣٧٥، عضویت در هیات‌مدیره سازمان برق ایران، معاونت وزیر نیرو در امور انرژی، معاونت برنامه‌ریزی و امور اقتصاد وزارت نیرو، قائم‌مقامی وزیر نیرو، مشاور عالی وزیر و رئیس شورای مشاوران وزارت نیرو بوده است.

همچنین عضویت در جهاد سازندگی استان آذربایجان‌شرقی، عضویت در سطوح فرماندهی سپاه و حضور در جبهه‌های جنگ تحمیلی از ١٣٥٩ الی ١٣٦٦ و عضویت در هیات رییسه مجلس شورای اسلامی و مخبری کمیسیون نیروی مجلس از سوابق اجرائی او محسوب می‌شود.

رضا اردکانیان (۱۳۹۶ تا کنون)
رضا اردکانیان متولد ۱۳۳۷ در استان یزد و دانشیار دانشگاه صنعتی شریف و دکتری مدیریت منابع آب از دانشگاه مک‌مستر کانادا است. او که در ۵۹ سالگی برای وزارت انتخاب شد، در ۱۳۹۵ به عنوان هماهنگ‌کننده کارگروه برنامه‌ریزی و سازماندهی دهه جدید بین‌المللی آب مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد انتخاب شد.

او از جمله مدیران ارشد بخش آب کشور به شمار می‌رود که قائم مقامی وزارت نیرو را تجربه کرده است. وی پس از آن در ۱۳۶۴ با عنوان رییس دفتر وزیر کشور فعالیت سیاسی خویش را آغاز کرد.

وی همچنین مدیر موسس برنامه دهه اول بین‌المللی آب، سرپرست معاونت اروپایی دانشگاه سازمان ملل، نخستین معاون امور آب با دانشنامه دکتری در زمینه مدیریت منابع آب در وزارت نیرو بوده است.
رضا اردکانیان با توجه تجربه در صنعت آب و برق و بهره مندی از توانمندی‌ها و قابلیت‌های فردی توانست در نهایت رای اعتماد از مجلس برای وزارت نیرو در دولت دوازدهم کسب کند.
از مهمترین چالش‌های دوران ایشان عدم توسعه و احداث نیروگاه‌ها به سبب تحریم‌های وضع شده بود که ایشان با تمرکز بر مدیریت مصرف و عدم رشد مصرف سالیانه بیش از ۱% این مهم را مدیریت کرد، اما متاسفانه در زمستان ۱۳۹۹ و متعاقب ان بهار و تابستان امسال به سبب کمبود سوخت و آب پشت سد‌ها مشکلات تولید برقابی پیش امد که با کاهش تولید ۹۰۰۰ مگاواتی برقابی متوجه شد و شبکه برق کشور دچار خاموشی‌های پراکنده و نارضایتی‌هایی شد.

با بررسی وزرای فوق باید نسبت به استخراج شاخص‌های یک وزیر نیروی کارآمد اهتمام ورزید که در ذیل به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:
– وزیر نیرو باید انقلابی، متخصص، متعهد و با تجربه باشد.
– باید نسبت به قوانین بالادستی، اشارات و توصیه‌های مقام معظم رهبری و نیاز‌های جامعه حساس و توجیه باشد.
– قواعد سیاسی، نفوذ، امنیت و مسائل اجتماعی را بشناسد.
– ترمیم بدنه مدیریت، استفاده از مدیران متعهد، متخصص و با تجربه، بکارگیری نیرو‌های انقلابی و اصلاح ساختار منابع انسانی را در اولویت قاطع قرار دهد.
– با چالش‌های تولید، انتقال و توزیع آب و برق کاملا آشنا بوده و اشراف داشته باشد.
– با توجه به کمبود سوخت و مشکلات مرتبط به آن معتقد به استفاده از سیستم‌های تولید برق پاک بصورت نیروگاهی و کوچک باشد و برای ایجاد زیرساخت و بهره برداری از ان‌ها برنامه داشته باشد.
– به روش‌های تامین منابع مالی و مسائل اقتصادی کاملا مسلط باشد.
– متعهد به اجرای پروژه‌های سرمایه‌ای و زیرساخت‌ها باشد.
با توجه به موارد موصوف دو گزینه اصلی برای تصدی مسئولیت این وزارتخانه مهم و استراتژیک مطرح هستند که البته می‌شود گفت از بهترین گزینه‌های موجود بوده و خیرالموجودین هستند:
– گزینه اول:  عباس علی آبادی مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره گروه مپنا
عباس علی‌آبادی، متولد ۱۳۴۰، اراک و استاد دانشگاه است. او سابقهٔ ریاست دانشگاه صنعتی مالک اشتر را دارد و اکنون مدیرعامل گروه مپنا است. علی‌آبادی فارغ‌التحصیل مقاطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد مکانیک با گرایش تبدیل انرژی از دانشگاه‌های صنعتی شریف و دانشگاه تهران و درجه دکترای مهندسی مکانیک از دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی با گرایش کنترل بوده و مدرس دروس مختلف مهندسی مکانیک و مباحث مرتبط با موتور‌های درون‌سوز (توربین‌های گازی) در دانشگاه‌های مختلف کشور است.
از جمله سوابق کاری و مدیریتی علی‌آبادی نیز می‌توان به فعالیت در جهاد سازندگی، مشارکت در اجرا و مدیریت پروژه‌های نیروگاهی کرخه و کارون ۳، مدیریت‌عاملی شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران و معاونت وزیر نیرو در امور برق و انرژی اشاره نمود.
از جمله برنامه‌های او حین تصدی معاونت امور برق وزارت نیرو، استفاده از نیروگاه‌های تجدید پذیر، واقعی کردن قیمت برق و تکمیل نیروگاه‌های نیمه تمام بود. او در مقام معاونت، اعلام کرده بود به دلیل عدم مشارکت بخش خصوصی ایران در ساخت نیروگاه، دولت این کشور در امر ساخت نیروگاه فعال خواهد شد.
وی با توجه به دارای بودن تحصیلات عالیه، روحیه جهادی، سابقه فعالیت در دو حوزه آب و برق، اشراف کامل بر صنعت برق از جمله حوزه توسعه منابع تولید که اکنون با عقب ماندگی شدید در این حوزه کشور روبرو است، قدرت تعامل بسیار بالا با سایر نهاد‌ها در جهت جذب منابع و ایجاد همگرایی، تجربیات بالای بین المللی بخصوص در حوزه برق کشور‌های همجوار و سایر موارد موصوف در بند شاخص‌های یک وزیر مطلوب، گزینه اصلح است که امید است در این جایگاه قرار بگیرد.
توانمندی، انقلابی گری و اطمینان از ابتکارات ایشان در حل چالش‌های پیشرو سبب شد تا ضد انقلاب خارج نشین و مخالفین داخلی پیشرفت کشور نسبت به ایشان مواضع مخرب اتخاذ کرده و وی را آماج هجمه‌های ناصواب قرار داده اند که امید است دولت منتخب هوشیار به این خطوط انحرافی باشد.
– گزینه دوم حمید چیت چیان است که یک نیروی متخصص، متعهد و با تجربه است که با توجه به اشراف کامل به وزارت نیرو و دانش ایشان در حوزه انرژی‌های پاک خورشیدی و بادی، بهره وری انرژی، تامین منابع مالی، همگرایی با همه نهادها، دارا بودن شاخص‌های موصوف برای یک وزیر کارآمد می‌تواند یک مهره ارزشمند در این سیستم باشد. او می‌تواند به سرعت مشکلات و چالش‌های حوزه برق را مدیریت نماید هرچند که با آشنایی به حوزه آب وی در ان بخش نیز بسیار موثر است.
اگر بخواهیم به سایر گزینه‌های احتمالی از دولت‌های سابق اصلاح طلب و اصول گرا بپردازیم می‌توانیم دو متخصص دیگر را تحلیل نماییم:
– هرچند که پرویز فتاح نیز گزینه مناسبی است، ولی به سبب مسئولیت ایشان در حوزه بنیاد مستضعفان بعید است که قبول مسئولیت نماید.
– در دولت فعلی نیز همایون حائری نیز یک مدیر ارزشمند، متخصص و متعهد است که با دیپلماسی و تخصص بالا می‌تواند راهبرد‌های صنعت برق را بدرستی تعریف و پیاده سازی نماید.

حائری متولد 1337 دارای فوق لیسانس برق دانشگاه صنعتی شریف و سابقه مدیرعاملی شرکت برق منطقه ای آذربایجان و مدیر عامل مدیریت شبکه برق ایران و مدیرعامل و رییس هیئت مدیره توانیر را درر کارنامه دارد.

ایشان متخصص حوزه‌های تولید، انتقال و توزیع برق است که از مبتکران نیروگاه‌های مجازی و مدیریت مصرف می‌باشد. اگر این فرصت به این مدیر توانمند داده شود ایشان نیز می‌تواند این بار در قامت وزیر، نه مجری برنامه وزرا، ایده‌های خویش را پیاده نماید که در حوزه برق راهگشا است. از جمله ویژگی‌های ایشان تعامل بسیار خوب با سایر نهاد‌ها است که همواره صنعت برق را از بن بست‌ها خارج کرد. ایشان در بحران برق اخیر نیز با درایت و کیاست توانست این کشتی شکسته برق را به سلامت به سرمنزل مقصود برساند. به گمان اکثریت خبرگان برق، بدون شک ایشان موفق‌ترین معاون برق و انرژی پس از انقلاب بوده است.
در پایان یادآوری می‌شود که شرط موفقیت هر گزینه استفاده از نیرو‌های متعهد، متخصص، دانشمند و با تجربه در عرصه‌های مدیریتی دو حوزه آب و برق است، تا بتوان با اصلاح ساختاری و اقتصادی این صنعت بر چالش‌های ان فائق آمد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.